سبد خرید

مسیر عصبی چیست؟

مسیر عصبی چیست؟

تا حالا شده به محض اینکه بخواهید یک رفتار جدید را در خودتان به وجود آورید، همه اش خرابکاری و اشتباه کرده باشید،در نتیجه از ادامه دادن به آن رفتار جدید ناامید شده باشید؟این مسئله به دلیل این است که هنوز مسیر عصبی شکل نگرفته است.در این مقاله یاد می گیریم که مسیر عصبی چیست ؟

مسیر عصبی یکی از مکانیزم های مغز ماست که اگر با آن آشنایی پیدا کنیم، به ما کمک زیادی در یادگیری مهارت های ارتباطی خواهد کرد.

یادتان هست که مهارت رانندگی را چگونه یاد گرفتید؟

ابتدا در کودکی الگوبرداری کردیم.به نحوه ی رانندگی پدر یا برادرمان دقت کردیم.سپس در ذهنمان رانندگی می کردیم.یک زمان هایی پیش می آمد که پشت ماشین خاموش می نشستیم و ادای رانندگی کردن را در می آوردیم، قام قام…

بعد که به بزرگسالی رسیدیم،یا یکی از اعضاء خانواده رانندگی را به ما یاد داد.یا به آموزشگاه رانندگی رفتیم.

یادتان هست اولین بار با ترس و لرز پشت ماشین نشستیم؟ وقتی هم که نشستیم،تمام حواسمان به رانندگی بود.حتی با سرنشینان هم صحبت نمی کردیم تا مبادا حواسمان پرت نشود! چون تازه کار بودیم و اصلا نمی دانستیم که چه کار باید بکنیم! باید هر لحظه برای هر کاری، فکر می کردیم!

یادتان هست آن اوایل رانندگی چقدر خسته می شدیم؟انگار که بعد از رانندگی کوه کنده بودیم! قبول دارید؟هم ذهنمان خسته می شد و هم جسممان.

به مرور زمان که بیشتر رانندگی کردیم، مغز ما آرام آرام یادگرفت که این کار را به صورت خودکار انجام دهد.

یکی از مهم ترین کارهای مغز ما این است که هر چیزی را در نهایت به صورت خودکار در می آورد.اگر چیزی هم به صورت خودکار نیست، مغز دوست دارد که آن را حذف کند.هر تغییری، در مغز ما به صورت خودکار نیست.

وقتی می خواهیم در رفتارمان تغییری را ایجاد کنیم، لازم است که مدام به آن فکر کنیم.بنابراین مغز ما می خواهد آن تغییر را حذف کند.به همین دلیل تغییر کردن خیلی سخت است.شاید شما هم ضرب المثل ترک عادت موجب مرض است را شنیده باشید!

مصرف مغز ما چقدر است؟

هر لامپ ال ای دی مصرفی معادل ده وات دارد.کار لامپ ال ای دی تولید نور و گرماست.

مغز ما آدم ها با این همه کارایی، چهل وات مصرف دارد. یعنی به اندازه ی مصرف چهار لامپ ال ای دی.قبول دارید مغز ما خیلی کم مصرف است؟لامپ فقط نور و گرما تولید می کند.مغز ما تمام بدنمان را هدایت می کند.

به نظر شما چرا مصرف مغز ما اینقدر پایین است؟

چون مغز ما کارهایی را که به صورت ناخودآگاه انجام می دهد، بسیار بیشتر از کارهایی است که به صورت خودآگاه انجام می دهد.می دانستید نود و سه درصد از فعالیت های مغز ما به صورت ناخودآگاه است؟آیا فکر می کنید نفسی که الان می کشیم، به دستور مغز است؟ نه! این کار به صورت خودکار اتفاق می افتد!

بنابراین هدف مغز ما مصرف هر چه کمتر انرژی است.

به نظر شما اگر قرار بود مغز ما برای هر کاری انرژی زیادی صرف کند،چه اتفاقی می افتاد؟

مصرف مغزمان به جای چهل وات، چهارصد وات می شد! یعنی ده برابر بیشتر از قبل!

آنوقت لازم بود در طول روز به جای سه وعده ی غذایی، سی وعده غذایی می خوردیم.همچنین به جای هشت ساعت خواب شبانه، هشتاد ساعت می خوابیدیم!

تازه مغزمان هم با این همه مصرف زیاد، داغ می کرد! پس به یک دستگاه خنک کننده ی مغز ، احتیاج داشتیم! پس به خاطر این عواقب، طبیعی است که مغز ما بخواهد مصرفش را تا حد ممکن کم کند.برای رسیدن به این هدف، مغز دو تا کار را انجام می دهد:

  1. در برخی موقعیت ها میانبر می زند.
  2. در برخی موقعیت ها به حالت خودکار می برد.

این دو حالت، مکانیزم اصلی مغز ماست.

در یادگیری مهارت رانندگی، بعد از سال ها رانندگی کردن و تکرار آن، رانندگی به حالت خودکار می رود.

جوری که خیلی راحت رانندگی می کنیم.دیگر به این که ترمز و گاز و کلاج کجاست و این که الان در دنده ی چندم هستیم، فکر نمی کنیم.بلکه همه ی این کارها را به صورت خودکار انجام می دهیم.همچنین مثل آن اوایل خسته هم نمی شویم! قبول دارید؟

با تکرار زیاد رانندگی یک مسیر عصبی در ذهن ما شکل گرفته است.

ما به چیزی تبدیل می شویم که آن را تمرین و تکرار می کنیم.بطور مثل وقتی رانندگی را زیاد تکرار و تمرین می کنیم، راننده می شویم.وقتی دائما از دیگران انتقاد می کنیم، به یک غرغرو تبدیل می شویم! متأسفانه اکثر ما ایرانی ها به چیزهای بد تبدیل شده ایم.

مسیر عصبی چیست ؟

تصور کنید برای اولین بار می خواهید از یک مسیر خاکی جدید که تا کنون کسی از آن نرفته است، عبور کنید.اولین بار یک مسیر پر از سنگلاخ است.وقتی می خواهید از این مسیر عبور کنید، کار سختی را در پیش رو دارید، قبول دارید؟

دومین بار سخت تر هم می شود چون شک دارید که آیا دفعه ی پیش از همین مسیر آمده بودم یا نه.دفعه ی سوم جای پاهایتان کمی مشخص است.دفعات بعدی این مسیر کم کم به صورت یک پاکوب مشخص در می آید.در نتیجه عبور از آن خیلی راحت می شود.

پس بار اول خیلی دشوار است.دفعات بعدی یعنی چند دفعه ی بعدش ممکن سخت تر هم شود. به مرور زمان و با عبور زیاد ،آسان تر می شود تا مسیر پاکوب شکل می گیرد.

مغز ما هم به همین صورت کار می کند.نورون های مغزی میان سلول ها رفت و آمد دارند.وقتی یک رفتار جدید می خواهد به وجود بیاید، نورون ها از این سلول به آن سلول می پرند.این نورون ها وقتی می خواهند برای اولین بار بپرند، کارشان بسیار سخت است.چون نمی توانند به خوبی مسیرشان را ببینند.

بعد از چندین بار پریدن، برایشان پرش راحت تر می شود.وقتی دیگر پریدن برایشان راحت می شود،مسیر عصبی شکل گرفته است.

شکل گیری مسیر عصبی
شکل گیری مسیر عصبی

ویدئوی زیر مراحل تشکیل مسیر عصبی را به ما نشان می دهد.

همانطور که در این فیلم مشاهده کردید،هر کاری بارهای اول بسیار سخت است.دفعات بعدی آسان و آسان تر می شود.یادتان می آید که ما تمام چیزها را به همین صورت یاد گرفته ایم؟آنقدر تمرین و تکرار کرده ایم تا بالاخره یاد گرفته ایم.ولی آن موقع ها با مسیر عصبی آشنا نبودیم.

عادت های اشتباه که برایشان مسیر عصبی قوی ساخته ایم

متأسفانه خیلی از چیزها را ناخواسته به خاطر تکرار زیاد یاد گرفته ایم! بطور مثال افسره شدن را آنقدر تکرار کردیم تا عادتمان شده است…یا توهین و پرخاشگری کردن را با تکرار زیاد یادگرفته ایم.تمام این رفتارهای نامناسب در ما به صورت خودکار رخ می دهد.چون مغز ما همه چیز را به صورت خودکار در می آورد.

حالا با این توصیف شما دوست دارید مسیر عصبی اهمالکاری را بسازید یا مسیر عصبی فعال بودن را؟

مسیرهای عصبی نامناسبی به صورت خیلی قوی در طول زندگی مان ساخته ایم،اینها  هستند:

تمرین نکردن

ویژگی بارز آدم های موفق، تمرین زیاد است.بهترین سخنرانان، بهترین خوانندگان، بهترین موسیقی دان ها، بهترین ورزشکاران و … بیشترین تمرین را دارند.متأسفانه آدم های ناموفق اعتقادی به تمرین زیاد ندارند! در آدم های ناموفق مسیر عصبی تمرین نکردن شکل گرفته است.

زیاد انتقاد کردن

متأسفانه در بیشتر ما ایرانی ها مسیر عصبی زیاد انتقاد کردن شکل گرفته است.اغلب ما استاد انتقاد کردن نادرست هستیم.

سریع نتیجه گرفتن

ما عادت کرده ایم که هر چیزی به سرعت نتیجه دهد، در غیر اینصورت ناامید می شویم.متأسفانه این یک مسیر عصبی اشتباه است که در ما شکل گرفته است.

بطور مثال وقتی کتاب جرقه با موضوع مهارت سرصحبت بازکردن را می خوانیم،ت وقع داریم که به سرعت بتوانیم با آدم های جدید به خوبی ارتباط برقرار کنیم.بدون اینکه مدت ها تمرین و آزمون و خطا کنیم.انتظار داریم یک مهارت را بدون اینکه تمرین کنیم، به سرعت یاد بگیریم.

مثال نقض پیدا کردن

مثلا وقتی آموزش روش برخورد با افراد پررو را می خوانیم، به این فکر می کنیم که اگر طرف مقابل این را نگفت، آن را گفت چه؟یعنی به دنبال استثناها می رویم.

مهارت های ارتباطی در نود درصد مواقع جواب می دهد.فقط ده درصد احتمال دارد نتیجه آنطوری که ما می خواهیم نشود.ولی متأسفانه اغلب ما روی همان ده درصد متمرکز می شویم.

تا این جا با مفهوم مسیر عصبی آشنا شدیم.

شاید برای شما هم این سوال به وجود آمده باشد که اگر یک مسیر عصبی نادرست قوی در مغز ما شکل گرفته باشد، چگونه می توانیم آن را با مسیر عصبی درست جایگزین کنیم؟

این فیلم به ما درباره ی جایگزین کردن عادات درست جدید با عادات نادرست قدیمی کمک می کند.

همانطور که مشاهده کردید،وقتی یک مسیر عصبی شکل می گیرد، جایگزین کردن آن، کار بسیار دشواری است.چون باید مسیر عصبی اشتباه قوی قبلی را پاک کرده و یک مسیر عصبی جدید  قوی تر بسازیم.

به همین خاطر خیلی ها حاضر به تغییر کردن نیستند.و اگر ما این سختی را به جان بخریم، با آدم های دیگر متمایز خواهیم شد.

مسیر عصبی قدیمی شبیه یک بزرگراه است.مسیر عصبی جدید مثل یک جاده خاکی دشوار است.شما ترجیح می دهید از کدام مسیر عبور کنید؟بزرگراه راحت یا جاده خاکی سخت؟ اکثر آدم ها بزرگراه را ترجیح می دهند چون راحت تر است.به روال قبل پرخاشگری کنیم راحت تر است یا خشممان را مدیریت کنیم؟

پرخاشگری بزرگراه است! مدیریت خشم، جاده ی خاکی!  کاملا مشخص است که پرخاشگری راحت تر است.چون پرخاشگری همان بزرگرراه  راحت و مدیریت خشم همان جاده خاکی سخت است.

  دوستان خوبم در این مقاله یادگرفتیم که مسیر عصبی چیست؟مسیر عصبی همان شکل گیری یک عادت جدید است.وقتی یک مسیر عصبی جدید در ما می خواهد شکل بگیرد اول کار بسیار سخت است.خرابکاری می کنیم.اشتباه می کنیم.دیگران ما را مسخره می کنند.

اما اگر به تمرین کردن ادامه دهیم، آرام آرام مسیر عصبی شکل می گیرد.در نتیجه انجام آن کار برایمان راحت خواهد شد.

دوستان عزیزم مرا در اینستاگرام فالو کنید تا از مطالب آموزشی مفید در زمینه ی مهارت های ارتباطی،بهره مند شوید.جهت فالو کردن،روی لینک زیر بزنید:

اینستاگرام من

برگرفته از:

دوره ی انسان بیشتر از یک نفر

دیدگاه‌ها ۰