چگونه وارد یک اکیپ شویم؟
یه جوری بریم که اول از همه اونجا نباشیم…. این جمله برایتان آشناست؟ در این مقاله یاد می گیریم چگونه وارد یک اکیپ شویم؟
فهرست
چه وقت به مهمانی برویم؟
معمولاً آدم ها از اینکه اول از همه در مهمانی، عروسی یا جمعی حضور داشته باشند، ناراحت می شوند. برای آدم های خجالتی، زود رسیدن کار چندان راحتی نیست و احساس معذب بودن به آنها دست می دهد.
ولی اگر زودتر از همه به مهمانی یا جمع ها برویم، ارتباط گرفتن با سایر افراد برایمان راحت تر می شود.
پس بهتر است سعی کنید جزء اولین نفراتی باشید که به مهمانی یا گردهمایی ها می رسند. اینگونه فرصت دارید به خوبی تمام افراد شرکت کننده را ببینید، اگر نیاز به کمک یا راهنمایی دارند(مثلاً راهنمایی مسیر افراد تازه وارد در سمینار یا رستوران یا کمک به میزبان)، کمکشان کنید و با آنها آشنا شوید.
بنابراین برای یکبار هم که شده زود رسیدن را امتحان کنید. آن وقت می فهمید که حضور در جمع چقدر برایتان راحت تر می شود.
چگونه در جمع های جدید تنها به نظر نرسیم؟
تا حالا شده در یک جمع جدید احساس تنهایی کنید؟ مثلاً در یک عروسی، هیچ کدام از مهمان ها را نشناسید؟
وقتی با جمعی از غریبه ها مواجه می شوید، هرگز دور از جمع یا دم در نایستید و با خود نگویید من که کسی رو نمی شناسم. بهتر است به داخل جمع بروید و به آرامی در میان افراد بچرخید. این رفتار باعث می شود اجتماعی و با اعتماد به نفس به نظر برسید. اینطوری وقتی با فرد جدیدی وارد گفتگو می شوید، از اینکه شما او را انتخاب کرده اید، خوشحال می شود.
چگونه وارد یک اکیپ شویم؟
سر کلاسم یکی از هنرجویانم پرسید، خانم معتمد پویا، اگر آن کسی که می خواهیم با او صحبت کنیم نه چیز عجیب و غریبی دارد، نه میزبانی وجود دارد که برویم راجع به او سؤال بپرسیم و از همه بدتر اینکه او تنها نیست و سرگرم گفتگو با جمعی از دوستانش هست، چه کار کنیم؟ در پاسخ به این سؤال، چند روش را برای نفوذ به جمع توضیح دادم. در ادامه به بیان این روش ها می پردازم.
نفوذ به اکیپ های دو نفره
راه اول
نزدیکشان برویم و یواشکی به حرف هایشان گوش دهیم. بعد، از یکی دو کلمه از حرف هایشان برای ورود به اکیپ آنها استفاده کنیم.
چند وقت پیش در یک سمینار شرکت کرده بودم. سر میز ناهار دو تا خانم روبروی من نشسته بودند. آنها داشتند راجع به بحران کنونی اقتصادی کشور و اینکه چگونه با این شرایط از مدیرشان درخواست افزایش حقوق کنند، صحبت می کردند.
آقایی که روبروی این دو خانم نشسته بود، در حین غذا خوردن حواسش به حرف های آنها بود. این آقا رو به آن دو خانم کرد و گفت: من ناخواسته، صحبت های شما را در مورد نحوه درخواست افزایش حقوق شنیدم. می توانم تجربه ام را در این زمینه با شما درمیان بگذارم؟ آن دو خانم از این حرف آقا با لبخند استقبال کردند. خانم ها از این رفتار آقا خیلی خوششان آمده بود. سپس سه تایی به بحث و گفتگو در این زمینه پرداختند.
راه دوم
حالا تصور کنید می خواهیم تنها با یکی از آن دو نفر، صحبت خصوصی کنیم. در این موقعیت، صبر کنیم تا فاصله ای در صحبت آنها بیفتد. سپس رو به کسی که قصد گفتگو را با او نداریم کنیم و مؤدبانه از او بخواهیم که اجازه دهد با فرد مقابل او صحبت نماییم.
غالب افراد چنین فرصتی را به ما می دهند. اینگونه مؤدبانه توجه فرد مورد نظرمان را به خود جلب می کنیم.
در سمینارها خیلی پیش می آید که افراد گرم گفتگو و سؤال پرسیدن از سخنران می شوند. می توانیم از این روش برای امکان گفتگو با سخنران استفاده کنیم.
راه سوم
راه دیگر این است که از اینکه صحبت آن دو نفر را قطع می کنیم، عذرخواهی کنیم. سپس بگوییم مایل به صحبت با فرد مورد نظرمان هستیم و دوست داریم قبل از اینکه مجلس به آخر برسد، این فرصت را بیابیم. در اینصورت یا در همان لحظه به ما این اجازه داده می شود یا آن فرد بعداً به سراغ ما می آید.
نفوذ به اکیپ های چند نفره
برای ورود به گفتگویی که در جریان است، از نظر مکانی باید در میدان شنیداری و گفتاری آن قرار گرفته باشیم. یعنی به آن افراد نزدیک شویم و خود را نسبت به آنچه گفته می شود، علاقه مند نشان دهیم. ولی کمی دور از جمع آن ها بایستیم. لازم است کم کم به درون آنها راه پیدا کنیم.
در موزه لوور تهران که در سال نود و هفت در موزه ملی ایران برپا بود، شرکت کردم. به محض اینکه وارد موزه شدم، دیدم یک آقایی از شرکت کنندگان با اطلاعات و شوق فراوان، راجع به تک تک اشیاء موزه برای گروهی از دوستانش صحبت می کند. از آنجایی که دیدم هیچ راهنمایی برای توضیح اشیاء در موزه نیست، به جمعشان محلق شدم.
در آغاز ورودم، آقا هنگام صحبت تنها با دوستانش که برایش آشنا بودند، ارتباط چشمی برقرار می کرد و اصلاً من را نگاه نمی کرد. وقتی بطور اتفاقی نگاهش به من افتاد، با او ارتباط چشمی برقرار کردم و با لبخند در تأیید حرف هایش سر تکان می دادم. این حرکات من به او نشان داد که مایلم درباره آنچه او می گوید، بیشتر بشنوم.
وقتی او علاقه مرا به حرف هایش دید، از آن لحظه به بعد در حین توضیحاتش به من هم نگاه می کرد. او در حقیقت مرا به اکیپشان پذیرفت. گاهی که مکث می کرد از او راجع به توضیحاتش سؤال می پرسیدم و اینگونه اشتیاقم را نسبت به صحبت هایش بیشتر نشان می دادم.
اینطوری شد که در پایان موزه گردی با کلی اطلاعات مفید بیرون آمدم. در صورتی که باقی افراد از اینکه موزه یک راهنمای درست و حسابی نداشت، شاکی بودند.
معمولا گویندگان از افراد تازه واردی که به موضوع صحبتشان علاقه نشان می دهند، استقبال می کنند.
هشدار: در چنین اکیپ هایی، هرگز صحبتتان را با مخالفت با آنها آغاز نکنید. چون از شما آزرده می شوند و شما را از جمعشان بیرون می اندازند. قبل از هر اظهار نظری، اجازه دهید گروه به شما عادت کند. جهت احتیاط برای شروع بهتر است نقطه مشترکی برای موافقت پیدا کرده و آن را اعلام کنید.
دوستان در این مقاله یاد گرفتیم که چگونه وارد یک اکیپ شویم؟
برای اینکه یاد بگیرید چگونه با کسی سرصحبت را باز کنید پیشنهاد می کنم مقاله زیر را بخوانید:
بخشی از کتابم به نام جرقه
جهت تهیه کتاب جرقه، به لینک زیر مراجعه نمایید:
مرسي خيلي مفيد
بود
خوشحالم راضی هستید.