سبد خرید

3 تکنیک بستن دهان مردم

3 تکنیک بستن دهان مردم

به نظرتون چرا وقتی کسب و کار راه میندازی، یه عده می گن: واقعاً عقلت کمه توی این شرایط رفتی سراغ این کار؟

و وقتی راه نمیندازی، یه عده میگن: تا کی تن پروری؟

وقتی بچه دار نمیشی، یه عده می گن  که: چرا بچه دار نمیشی؟

از اونطرف بچه دار میشی، میگن: واقعاً دلت اومد این بچه رو بیاری توی دنیای به این بدی؟ پولت میرسید اصلاً این کار رو کردی؟

مهاجرت می کنی، بهت میگن: بابا فرار کرد، ترسو،  نموند، وطن فروش، آشغال، بعد می مونی، میگن تو واقعاً خری. عقلت نمی رسه موندی؟

دماغت رو عمل می کنی، یه عده بهت میگن: خاک توسرت، اعتماد به نفس نداری.

عمل نمی کنی. یه عده میگن: بابا این قیافه چیه؟ تکنولوژی پزشکی الان باعث شده که بتونی خوشگل تر شی. خب، چرا این کار رو نمی کنی؟

کتاب بخونی، بهت میگن: خرخون. که چی؟ این همه خوندی، چی شد؟

نخونی، بهت میگن: اتلاف وقت.

پول دربیاری، بهت میگن: پول پرست. بابا این همه اش دنبال پوله.

پول درنیاری بهت میگن: خاک تو سر تن پرورش.

چیه داستان که هر کاری کنی، یه عده یه چیزی میگن؟

و ای کاش توی مدرسه بهمون یاد می دادند با حرف مردم چه کار کنیم؟

من می خوام به شما یک استراتژی خیلی قشنگ و واضح راجع به حرف مردم بگم. و اون هم این هست:

بپذیر. بپذیر هر کاری کنی، بالاخره یک عده ای هستند موافق شمان. و مخالف شمان.

ببین همین الان خودت رو بکشی، یه عده میگن: خوب کرد، راحت کرد خودش رو. یک عده میگن: نگاه کن فرصتی که در اختیارش گذاشته بودند رو چطوری از دست داد.

هر کاری کنی، یه عده خوششون میاد، یه عده خوششون نمیاد.

کاش این رو قشنگ توی مدرسه بهمون یاد می دادند. و میفهمیدیم ما قرار نیست برای بقیه زندگی کنیم. ما قراره کار درست رو انجام بدیم. کاری که در جهت ارزش ها و خواسته هامونه.

اجازه بدید براتون یک مثال بزنم. فرض کنید یک کوهنورد خیلی حرفه ای دعوتم میکنه به قله اورست. یه خورده که میرم بالا، میگم وای سرده. خیلی سرده. بعد همه میگن مسخره کردی؟ اومدی اورست دیگه. می خواستی الان چه کار کنی؟  با مایو می خواستی بیایی که دما خیلی خوب و اوکی باشه؟ خب معلومه دیگه.

این یعنی چی؟ یعنی اون آدم شرایط رو نپذیرفته و داره کار احمقانه انجام میده.

و اگه ما از حرف مردم متعجب بشیم، بگیم: ا! آخه اینها چرا اینطوری اند؟ این یعنی ما نفهمیدیم دنیا رو. دنیا بر این اساسه که حتماً یه عده خوششون میاد، یه عده خوششون نمیاد. کم و زیاد داره.

و این یک اصل خیلی مهمه در دنیا، یک قانونه انگار که بفهم هر کاری کنی، یه عده تأیید می کنند، یه عده تکذیب.

خب حالا چه کار کنیم؟ آخه اینها میرن روی مخمون.

الان عرض می کنم.

اول از همه هرکسی، دوست، آشنا، دشمن، اگه به تو انتقادی کرد، گیر داد، مسئله ای رو مطرح کرد، یه دقیقه وایستا، شاید توی اون نکته ای وجود داشته باشه. شاید بتونه بهت کمک کنه. شاید ایده ای داشته باشه. پس ما میشنویم و اگر ایده ای بود، حتماً ازش یاد میگیریم. حتی اگر در قالب توهین با تو مطرح کرده باشند.

اما یک قسمت دیگه وجود داره و اون هم این هست. آدم ها رو باید دو قسمت کنیم. آدم هایی که در زندگیت مهم اند. و آدم هایی که مهم نیستند.

مهم یعنی چی؟ یعنی کسانی که ارتباط داشتن با اونها برات معنی داره. میشن اعضای خانواده ات احتمالاً.

میشه همسر، دوستای صمیمی یا کسانی از این دست.

کسانی که ارتباطشون مهمه برات. و دوست داری این ارتباط ادامه دار باشه.

اینجا باید دو قسمت کنیم.

اگر این افراد جزء این آدم های مهم بودند، یک جور رفتار و اگر نبودند، یک جور رفتار.

اونهایی که نبودند باید چه کار کنیم؟

مثلاً یه هدفی داری، یه برنامه ای داری، یه کاری داری انجام میدی، یه نفر غریبه میاد توی اینستاگرام، یه چیزی برات مینویسه. یه جمله ی خیلی کلیدی وجود داره: متشکرم که نظرتون رو گفتید. اصلاً قرار نیست وارد بحث بشید.

یکی از خنده دارترین کارهایی که آدم ها انجام میدن اینه که می خوان عقاید همدیگر رو در کامنت اینستاگرام عوض کنند. یا توی چت واتساپ عوض کنند. کسی که روی یک چیزی تعصب داشته باشه، نمی تونی با صحبت کردن نظرش رو عوض کنی.

ازش تشکر کن: متشکرم که نظرت رو گفتی. همین . کافیه. دیگه بیشتر این چیزی نگو. و اون می نویسه: هاها کم اوردی. چیه؟ بگو: متشکرم که نظرت رو گفتی. همین. در نهایت احترام. ازش تشکر می کنی بابت اظهار نظری که انجام داده. تمام.

چرا چون اگه واقعاً دلسوز باشه، اگه مهم باشه، حتماً باهاش گفتگو می کنی، وارد بحث میشی و ازش کمک میگیری. یا میری مطالعه می کنی. خلاصه قرار نیست اونجا تو نظرات یکدفعه تو متحول شی یا اون متحول بشه.

و نکته ی دوم. اگه آدم های مرتبط هستند، آدم هایی که واست ارزش دارند و مهم اند، دوتا چیز رو یاد بگیر:

یک، با نهایت احترام و مهربونی می تونی بهشون کمک کنی تو رو بهتر درک کنند. حتی اگه باهات مخالفند.

و دو، بهشون توضیح بده. چطوری توضیح بدی؟ این توضیح دادنه خیلی مهمه.

یک عده فکر می کنند باید کارشون رو توجیه کنند. نه، حتی اگه توضیح هم بدی، ممکنه نپذیرند.

فکر می کنید وقتی من این کارم رو راه مینداختم، اعضای خانواده از من حمایت می کردند؟ مثلاً می گفتند: آره، ما می دونیم تو نتیجه می گیری. نه. نه بابا نمی دونستند. ولی خیلی مهمه که بتونی توضیح بدی و با احترام صحبت کنی.

مثلاً فرض کن می خواهی یه کاری انجام بدی.

میگن: آخه این مسخره بازی ها چیه راه انداختی؟

خب، اینجا خیلی مهمه که نگی: مسخره بازی؟ تو اصلاً می دونی بیت کوین چیه؟ تو اصلاً می دونی فلان؟ مثال بیت کوین رو میگم. هر چیزی. خب این جدل ایجاد می کنه. بحث ایجاد می کنه.

یک راه خیلی ساده وجود داره، بگو: الهی قربونت بشم. مرسی به فکر منی. مرسی که دوست داری من بهترین کار دنیا رو انجام بدم. میذاری بهت توضیح بدم من دارم چه کار می کنم؟ قربونت بشم؟ این خیلی نتیجه اش متفاوته.

یاد بگیریم اطرافیان ما قرار نیست هم نظر ما باشند.

حتی زوجینی که سالهاست با هم زندگی می کنند،  خیلی جاها با هم اختلاف نظر دارند و بهتره یاد بگیرند محترمانه و مهربانانه با هم گفتگو کنند.

دیگه بقیه که جای خود دارند. بقیه که ممکنه سنشون متفاوت  از ما باشه. جایگاهشون متفاوت از ما باشه. و رویکردهاشون با ما متفاوت باشه.

خب خیلی فرق می کنه.

پس بیاییم یاد بگیریم

یک، بپذیریم هر کاری کنیم، یه عده خوششون نمیاد.

دو، در جواب حرف آدم هایی که توی زندگی مون مهم نیستند، ازشون تشکر کنیم. بگیم: متشکرم که نظرتون رو گفتید.

بعداً اگه چیز مهمی بود، بهش فکر کنیم. اگه نه که تمام.

سه، با آدم های مهم زندگی مون می تونیم خیلی مهربانانه تر پیش بریم.

همین الان تو کامنت ها این جمله رو برای من تمرین کن: متشکرم که نظرتون رو گفتید.

دیدگاه‌ها ۰