درونگرا، برونگرا یا میانگرا؟ تفاوتها و مهارتهایی که باید بدانید

درونگرا، برونگرا یا میانگرا؟ تفاوتها و مهارتهایی که باید بدانید
در این پست می‌خوانید:

در این مقاله می خواهیم راجع به این صحبت کنیم که شما درونگرایید یا برونگرا؟ یا میانگرا؟

بعضی هاتون ممکنه یه چیزهایی شنیده باشید، اما اجازه بدید از اول مفهوم این دو تا رو تعریف کنیم.

محرک های بیرونی چه بلایی سر مغز ما میارند؟

جروم کیگن، روانشناس برجسته امریکایی، یک تحقیق نوزادان انجام داد. یک تعداد نوزاد رو تصادفی انتخاب کردند، گذاشتند توی آزمایشگاه و اون ها در معرض محرک های جدید و غیر منتظره قرار دادند.

محرک های صوتی مثل استفاده از صداهای بلند و ناگهانی برای ارزیابی واکنش ترس. محرک های دیداری مثل استفاده از ماسک های عجیب و غریب یا چیزهای جدید برای ارزیابی کنجکاوی و اضطراب. محرک های لمسی مثل لمس کردن نواحی مختلف بدن نوزاد برای ارزیابی حساسیت به لمس.

بر اساس این ارزیابی ها، نوزادان به دو گروه پر واکنش و کم واکنش تقسیم شدند. نوزادان پر واکنش، به محرک های جدید به شدت واکنش نشان می دهند. ممکنه گریه کنند، ضربان قلبشون افزایش پیدا کنه و عضلاتشون منقبض شه.

نوزادان کم واکنش، معمولاً آروم تر هستند و به محرک های جدید واکنش کمتری نشان می دهند. ممکنه کنجکاو شن اما به اندازه نوزادان پر واکنش، آشفته نمیشن.

کیگن و همکارانش با پیگیری این نوزادان از بدو تولد تا بزرگسالی، متوجه شدند که: نوزادان پر واکنش، در بزرگسالی بیشتر احتمال دارد که محتاط و درونگرا باشند. و ممکنه در موقعیت های اجتماعی احساس ناراحتی کنند و راحت عصبی شن.

نوزادان کم واکنش، در بزرگسالی بیشتر احتمال دارد که جسور و برونگرا باشند و معمولاً از موقعیت های جدید لذت می برند و به راحتی با افراد جدید ارتباط برقرار می کنند.

گرفتن یا تخلیه انرژی

برونگراها با تعاملات اجتماعی مثل بودن در جمع، محیط های شلوغ و فعالیت های گروهی مثل مهمونی، ورزش گروهی و کار تیمی انرژی می گیرند. درونگراها با تعاملات اجتماعی، انرژی شون تخلیه میشه، خسته می شن.

مثلاً یک برونگرا وقتی توی جمع میره، سرحال می شه، انرژی می گیره و اگه چند روز آدم جدید نبینه، انرژیش تخلیه می شه.

از اونطرف یک درونگرا وقتی توی جمع می ره، ممکنه بتونه ارتباط بگیره یا حتی نتونه ارتباط بگیره اما با گذر زمان حالش بد می شه. انرژیش تخلیه می شه. و ترجیح می ده بره در تنهایی و خلوت خودش تا دوباره انرژی بگیره و شارژ شه.

پس اگه از تعاملات اجتماعی انرژی می گیریم، برونگرا هستیم. اگر از تنهایی و خلوتمون انرژی می گیریم، درونگرا هستیم.

یک برونگرا میگه من از گذروندن وقت با دیگران، معاشرت با اونها در فعالیتهای اجتماعی مثل رفتن به مهمونی، ورزش گروهی و کار گروهی و آشنایی با افراد جدید لذت می برم.

یک درونگرا میگه من از گذروندن وقت به تنهایی و مشغول شدن به فعالیت های خودم مثل خوندن، نوشتن، پیاده روی و کارهای مستقل و انفرادی که نیاز به تمرکز و تفکر عمیق دارند لذت می برم.

آزمون درونگرایی برونگرایی

حالا می خوام ازتون یک آزمون بگیرم که ببینید آیا شما یک درونگرا هستید یا برونگرا؟ در هر بند اگه اینطوری هستید، نمره یک بدید، اگر اینطوری نیستند، نمره صفر بدید:

  1. تمایل دارم کمتر صحبت کنم و بیشتر به صحبت های دیگران گوش دهم و به دنبال صحبت های عمیق و معنادار هستم
  2. ترجیح می دهم از طریق نوشتن، افکار و ایده های خود را به اشتراک بگذارم
  3. به جای تعداد زیاد دوستان، ترجیح می دهم روابط عمیق و معنادار با تعداد کمی از افراد نزدیک داشته باشم و برای ایجاد صمیمیت و اعتماد در روابط خود، زمان و تلاش صرف می کنم
  4. از گذراندن وقت به تنهایی و شارژ مجدد انرژی خود، لذت می برم. از سکوت و آرامش لذت می برم
  5. در محیط های شلوغ و پر سر و صدا احساس خستگی می کنم و برای تمرکز و تفکر به آرامش و سکوت نیاز دارم
  6. از فعالیت های پر سر و صدا و پرهیجان لذت نمی برم. به دنبال فعالیت های آرام تر مانند پیاده روی در طبیعت، گفتگوی دو نفره یا مطالعه کتاب هستم
  7. برای گرم شدن و باز شدن، به زمان نیاز دارم. تا احساس امنیت نکردم، دوست ندارم از زندگی شخصی ام بگویم
  8. تمایل دارم قبل از صحبت کردن یا اقدام کردن، به طور عمیق فکر کنم. متعهد به انجام کار، با کیفیت بالا هستم و به جزئیات توجه می کنم
  9. می توانم به طور مستقل کار کنم و وظایف خود را به موقع و با دقت انجام دهم
  10. به محیط اطراف خود، توجه زیادی می کنم و می توانم جزئیات را به خوبی مشاهده کنم
  11. می توانم برای مدت طولانی روی یک موضوع تمرکز کنم و به طور عمیق در مورد آن فکر کنم. از تجزیه و تحلیل اطلاعات و حل مسائل پیچیده لذت می برم

پس اگر هر کدوم رو هستید، نمره یک بدید، اگر نیستید، صفر بدید.

حالا نمره هاتون رو جمع کنید. و بریم سراغ نتیجه آزمون.

اگر هنوز به خودتون نمره ندادید، مقاله رو ادامه ندید، به خودتون نمره بدید و بعد بریم سراغ نتیجه آزمون.

اگر نمره شما 11 شده، یعنی بسیار درونگرا هستید. و اگر 0 شده، یعنی بسیار برونگرا هستید.

ولی خب احتمال این که 0 یا 11 باشیم، خیلی کمه. معمولاً بین 0 و 11 هستیم.

چون درونگرایی و برونگرایی یک طیفه.

فرق درونگرایی با خجالتی بودن

درونگرایی با خجالتی بودن فرق می کنه. درونگرایی و خجالتی بودن اغلب با هم اشتباه گرفته می‌شن. اما تفاوت‌های اساسی‌ ای بین اون ها وجود داره.

درونگرا بودن به معنای ترجیح دادن فعالیت‌های انفرادی و خلوت و تنهایی برای شارژ انرژیه. آیا این یعنی که درونگرا هیچ دوستی نداره؟ اصلاً اینطور نیست. اتفاقاً دوست های محدود خوبی داره. توی جمع های خلوت و خودمونی حسابی هم می گه، می خنده و شاده.

مثلاً من یک درونگرا هستم. چرا؟ چون انرژیم رو از تنهاییم می گیرم. توی خونه کار می کنم. جمع های شلوغ رو دوست ندارم. مهارت های ارتباطی رو یادگرفتم. گفتگوها رو خیلی خوب پیش می برم، خوب صحبت می کنم. کارم آموزش مهارت های ارتباطیه اما ترجیح من تنهاییمه که شارژ بشم.

پس شما با یادگیری مهارت های ارتباطی می تونید اونجایی که لازمه بدرخشید و خودتون رو نشون بدید. و اصلاً کسی باورش نشه که شما یک درونگرا هستید.

حالا خجالتی بودن یعنی ترس از قضاوت و نداشتن اعتماد به نفس در موقعیت‌های اجتماعی.

هر دو گروه درونگرا و خجالتی، ممکنه آروم و کم‌حرف باشند، اما درونگراها به دلیل لذت بردن از تنهایی شون اینطوریند، در حالی که افراد خجالتی به دلیل ترس از قضاوت شدن، صحبت نمی‌کنند.

بنابراین درونگرایی یک ترجیحه، در حالی که خجالتی بودن یک احساسه.

پس درونگرایی رو با خجالتی بودن اشتباه نگیرید.

به نظر شما عادل فردوسی پور، گزارشگر فوتبال، درونگراست یا برونگرا؟

عادل فردوسی پور که جلوی دوربین اعتماد بنفس داره و خجالتی نیست، یک آدم درونگراست.

برونگرای خجالتی

خجالتی ها بیشتر درونگرا هستند. اما یکی از بدترین اقشار جامعه، برونگراهای خجالتی هستند. ممکنه این ترکیب یه کم عجیب به نظر برسه، اما برونگراهای خجالتی ویژگی های متناقضی دارند.

این افراد از یک طرف، درست مثل برونگراها انرژی شون رو از تعاملات اجتماعی میگیرند، از بودن در جمع لذت میبرند، دوست دارند ارتباط بگیرند. اما از یک طرف دیگه، درست مثل یک فرد خجالتی ممکنه توی بعضی از موقعیتهای اجتماعی، احساس خجالت، اضطراب یا عدم اطمینان کنند.

این افراد ترکیبی از این دو تا ویژگی برونگرایی و خجالتی هستند. یعنی در بعضی موقعیت ها، برونگرایی و در بعضی موقعیت ها، خجالتی بودنشون نشون داده می شه.

یعنی یک برونگرای خجالتی کسیه که دوست داره در جمع باشه اما بعضی وقت ها در بیان احساساتش مشکل داره یا در موقعیتهای خاص، احساس ناراحتی می کند. و مهارتهای ارتباطی بلد نیست. پس یک آدم خجالتی هم می تونه درونگرا باشه هم برونگرا.

نوع گفتگوی درونگرا و برونگرا

حالا می خوام در مورد نوع گفتگوی افراد درونگرا و برونگرا صحبت کنم. برای درونگراها، گفتگوهای عمیق مهمه، در حالی که برونگراها از گفتگوهای سطحی لذت می برند.

برونگراها معمولاً از صحبت کردن درباره موضوعات روزمره مثل اتفاقات اخیر، اخبار، ورزش، سرگرمی ها، شوخی، تعریف کردن جوک و داستانهای خنده دار لذت می برند.

درونگراها ممکنه از گفتگوهای سطحی، خستگی شن. و حس کنند این نوع گفتگوها ارزشی نداره. اون ها ممکن است در حفظ گفتگوهای سطحی مشکل داشته باشند و ترجیح بدن به موضوعات عمیقتر بپردازند.

ترتیب فکر و صحبت درونگرا و برونگرا

حالا می خوام در مورد ترتیب فکر و صحبت افراد درونگرا و برونگرا بگم.

برونگراها از طریق صحبت کردن انرژی می گیرند و از گفتگوهای طولانی لذت میبرند. آنها اغلب در حین صحبت کردن، افکار خود را مرتب می کنند. آنها ممکن است جمله های خود را در میانه راه تغییر دهند یا ایده های جدیدی به ذهنشان برسد و به آنها اضافه کنند.

درونگراها ترجیح می دهند قبل از صحبت کردن، افکار خود را به طور کامل پردازش کنند. آنها معمولاً به دنبال یافتن بهترین کلمات و عبارات برای بیان دقیق منظور خود هستند.

برونگراها اغلب ایده های خود را به صورت بلند بیان می کنند تا به آنها شکل بدهند.

درونگراها در تنهایی و خلوت به بهترین شکل به ایده های خود می پردازند. آنها از طریق تفکر عمیق و تحلیل اطلاعات، به نتایج می رسند.

برونگراها بیشتر بر روی تعامل با دیگران و ایجاد ارتباط تمرکز می کنند تا تحلیل عمیق موضوعات.

درونگراها بیشتر بر روی محتوا و عمق گفتگو تمرکز می کنند.

پس برونگراها اول صحبت می کنند، بعد فکر می کنند. درونگراها اول فکر می کنند، بعد صحبت می کنند.

تفاوت درونگرا برونگرا

تفاوت های درونگرا و برونگرا

بیایید چند تا از تفاوت های درونگراها و برونگراها رو با هم بررسی کنیم.

نحوه دریافت انرژی:

درونگراها انرژی شون رو از تنهایی و فعالیتهای فردی به دست می آورند، برونگراها با تعاملات اجتماعی و فعالیت های گروهی انرژی می گیرند.

سبک ارتباطی:

درونگراها بیشتر گوش می دهند و ارتباطات عمیق برقرار می کنند، برونگراها بیشتر صحبت می کنند و ارتباطات گسترده تری دارند.

محیط ترجیجی:

درونگراها به محیطهای آروم و خصوصی علاقه مند هستند تا بتوانند انرژی بگیرند، برونگراها از محیطهای پرانرژی و اجتماعی لذت میبرند.

نحوه یادگیری:

درونگراها از طریق مطالعه انفرادی و تفکر عمیق بهتر یاد می گیرند، برونگراها از طریق تعاملات اجتماعی و فعالیت های گروهی بیشتر یاد می گیرند.

روش تصمیم گیری:

درونگراها قبل از تصمیم گیری به طور عمیق فکر می کنند، برونگراها ترجیح می دهند با دیگران مشورت کرده و به سرعت تصمیم بگیرند.

سبک کاری:

درونگراها در محیط کار، انرژی شون رو از تمرکز روی کارهای فردی و تعاملات محدود می گیرند، برونگراها از تعاملات اجتماعی و کارهای گروهی انرژی می گیرند.

واکنش به استرس:

درونگراها در زمان استرس به دنبال آرامش و خلوت هستند، برونگراها برای کاهش استرس دنبال تعامل با دیگران و فعالیت های پر انرژی هستند.

روابط اجتماعی:

درونگراها به روابط عمیق و صمیمی با تعداد کمی از افراد علاقه مندند، برونگراها از تعامل با تعداد زیادی از افراد لذت می برند.

علایق و سرگرمی ها:

درونگراها معمولاً از فعالیت های انفرادی، ذهنی و خلاقانه که نیاز به تعامل اجتماعی کمی دارند لذت می برند، برونگراها به فعالیتهای اجتماعی، هیجان انگیز و گروهی که انرژی اون ها رو افزایش می دهد علاقه مند هستند.

واکنش به انتقاد:

درونگراها پس از دریافت انتقاد ممکنه در تنهایی شون بهش فکر کنند و رفتارشون رو به تدریج تغییر بدن، برونگراها ممکنه به سرعت واکنش نشون بدن و تلاش کنند تا موضوع رو تغییر بدن.

مدیریت زمان:

درونگراها معمولاً برای تمرکز و انجام کارها به زمان و فضایی آرام نیاز دارند و برنامه ریزی دقیق را ترجیح می دهند، در حالی که برونگراها از تعاملات اجتماعی انرژی می گیرند و ممکن است در مدیریت زمان انعطاف پذیرتر باشند و چندین کار را همزمان انجام دهند.

بیان احساسات:

درونگراها معمولاً احساساتشون رو به صورت محدود و با افراد خاص به اشتراک میگذارند و به تفکر قبل از بیان آنها تمایل دارند، در حالی که برونگراها احساسات خود را آزادانه و با طیف گسترده تری از افراد بیان می کنند و اغلب به صورت خودجوش صحبت میکنند.

افشای اطلاعات و حریم شخصی:

درونگراها معمولاً به حریم شخصی شون اهمیت می دهند، دوست ندارند راجع به زندگی شخصی شون بگند و اطلاعات شخصیشون رو به صورت محدود و با افراد مورد اعتماد به اشتراک میگذارند، برونگراها راحتتر اطلاعات شخصی خود را با دیگران به اشتراک میگذارند .

مثلاً توی ماشین یا هواپیما نشستی:

بغل دستیت می پرسه: شما کجای تهران ساکن هستید؟

برونگرائه میگه: میدون هفت تیر رو که بلدی. خیابون مفتح، روبروی ورزشگاه شیرودی، یک مجتمع مسکونیه سفید رنگه، طبقه ده، واحد دو. در خدمت باشیم. برونگرا ممکنه اینطوری بگه. حالا من با مبالغه می گم.

درونگرائه میگه: ما سمت مرکزیم. بعد هم نگرانه که چرا گفته مرکز. از اطلاعاتی که داده نگران میشه.

پس حریم شخصی افراد درونگرا خیلی جدی تره. برونگراها راحت از خودشون اطلاعات می دن.

بلندی صدا:

درونگراها معمولاً با صدای آروم صحبت می کنند. برونگراها اغلب با صدای بلندتر صحبت می کنند.

وقتی یک محرک بیرونی اتفاق میفته چی میشه؟

برونگراها اطلاعات رو به سرعت و به صورت کلی پردازش می کنند. در حالی که درونگراها اطلاعات رو به صورت عمیق و دقیق با حافظه بلند مدت و برنامه ریزی شون پردازش می کنند و بیشتر به جزئیات توجه دارند.

وضعیت درونگرا و برونگرا در مهمونی

حالا ببینیم یک برونگرا و درونگرا در مدت حضورشون در مهمونی حال و روزشون چطوری میشه.

اولش سطح انرژی هر دوشون یکیه.

برون‌گراها در گذر زمان، شارژ می‌ شن. و آخر مهمونی بمب انرژی میشن. کوک کوک می شن.

در حالی که درونگراها در گذر زمان، انرژی‌شون تموم می شه و برای شارژ شدن به تنهایی نیاز دارند.

میانگراها

خیلی ها میگن من بعضی از ویژگی های درونگرایی رو دارم، بعضی از ویژگی های برونگرایی رو دارم. اینجا لازمه با ویژگی شخصیتی میانگرا یا آمبورت آشنا بشید.

میانگرا کسیه که ترکیبی از ویژگی‌های درون‌گرایی و برون‌گرایی رو داره و می‌تونه بسته به موقعیت، از تعاملات اجتماعی انرژی بگیره و از تنهایی لذت ببره.

و یادتون باشه درونگرایی برونگرایی یک چیز قطعی نیست.

درونگرایی بهتره یا برونگرایی؟

خانوم معتمد پویا، کدوم بهتره؟ درونگرا باشیم بهتره یا برونگرا؟

هیچ تیپ شخصیتی بهتر از اون یکی نیست. درون‌گرا بودن یا برون‌گرا بودن، مثل اینه که بگیم سیب بهتره یا پرتقال؟ هر کدوم ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارند که در موقعیت‌های مختلف مفیده.

درون‌گراها از تنهایی شون انرژی می‌گیرند و برون‌گراها از تعامل با دیگران. مهم اینه که هر فردی به نقاط قوت و ضعف خودش آگاه باشه.

برونگرا چون کمتر نگران حریم شخصیش هست، راحت تر ارتباط می سازه. راحت تر شبکه سازی می کنه.

درونگرا مراقبت حریم شخصیش هست. راحت متمرکز می شه. عمیق بررسی می کنه.

کدوم بهتره؟ هیچ کدوم. شما باید مهارت های لازم برای هر کدوم رو داشته باشید.

یعنی یک درونگرا باید ارتباط گرفتن رو یاد بگیره. سخنرانی رو یاد بگیره. مذاکره رو یاد بگیره.

و یک برونگرا هم باید تمرکز کردن، مطالعه کردن، آرامش داشتن، اور شیرینگ نکردن یا بیش از حد اطلاعات ندادن رو باید یاد بگیره.

پس شخصیت خودت رو بشناس و قدر خودت رو بدون.

خیلی از افراد درونگرا، فکر می کنند مشکلی دارند، بیمارند. نه. تو اینجوری به دنیا اومدی. یه قسمت هایی از مغزت روی محرک ها حساس تره.

یادتونه ابتدای این مقاله آزمایش نوزادان رو گفتیم؟ یه سری نوزادن بودند که نسبت به محرک های صوتی، بصری، لمسی واکنش کم نشون میدادند. اونها برونگراها بودند. و درونگراها واکنش زیاد نشون می دادند. یعنی گریه می کردند، ضربان قلبشون بالا می رفت، عضلاتشون منقبض میشد. اونهایی هم که واکنش معمولی نشون میدادند، میانگرا بودند.

بنابراین بپذیر که ساختار مغز تو اینطوره.

یک درونگرا می تونه برونگرا بشه و برعکس؟

خانم معتمد پویا آیا یک درونگرا می تونه برونگرا بشه و برعکس؟ نه.

شخصیت پایه‌ای ما ثابت می مونه. چون ساختار مغز ما اینطوریه. درونگرایی و برونگرایی مثل راست دست و چپ دست بودنه.

اما من درونگرا می تونم مهارت های یک برونگرا رو به دست بیارم.

یعنی می تونی درونگرا باشی اما می تونی مثل یک برونگرا ارتباط بگیری بلکه بهتر از اون.

یا من برونگرا می تونم مهارت های یک درونگرا رو به دست بیارم.

یعنی می تونی برونگرا باشی اما می تونی مثل یک درونگرا تمرکز کنی و کار عمیق انجام بدی.

بهونه رو کنار بذار

خیلی ها هستند میگن من درونگرام دیگه. نمی تونم خوب سخنرانی کنم. نه عزیز من

اینها سخنرانان مشهور و تأثیر گذار دنیا هستند.

پس باید بری سخنرانی رو یاد بگیری. بهانه نیار که من درونگرام.

نگو من درونگرام نمی تونم ارتباط بگیرم. نه، باید بری مهارت های ارتباطی رو یاد بگیری. سخنوری یاد بگیری. صحبت کردن رو یاد بگیری. صدات رو خوب کنی. صدات رو بلند کنی.

خیلی ها هستند میگن من برونگرام دیگه. باید همه اش با دیگران ارتباط برقرار کنم. نه عزیز من. باید بری تمرکز کردن و انجام کار عمیق رو یاد بگیری.

بنابراین درونگرایی یا برونگرایی، خوب یا بد نیست. باید بری تخصص ها و مهارت های لازم برای هر کدوم رو یاد بگیری.

پس بهانه اوردن رو بذاریم کنار.

چطور با درونگراها ارتباط خوبی بگیریم؟

درونگراها افراد ارزشمندی هستند که ممکن است در بیان احساسات و نیازهای خود کمی محتاط باشند. برای برقراری ارتباط موثر با آنها، چند نکته کلیدی وجود دارد:

صبر و حوصله:

آدم پوشی یا فشاری نباش که هی بخواهی به زور ازش حرف بکشی. به درونگراها زمان بده تا افکار و احساساتشون رو پردازش کنند و به سوالات شما پاسخ دهند. فشار آوردن برای پاسخ سریع ممکنه اونها رو عصبی کنه.

گوش دادن فعال:

شنونده خوبی باشید. زیاد حرف نزنید. خوب گوش بدید. به حرف های آنها با دقت گوش دهید و سعی کنید از دیدگاه آنها به موضوع نگاه کنید. از پرسیدن سوالهای باز استفاده کنید تا آنها تشویق شوند بیشتر صحبت کنند.

فضای آرام:

برای صحبت کردن، محیطی آرام و بدون حواس پرتی انتخاب کنید. این به آنها کمک میکند تا بهتر تمرکز کنند و احساس راحتی بیشتری داشته باشند. اگه بلند صحبت کنی، معذب می شه.

احترام به حریم شخصی:

درونگراها به حریم شخصی خود اهمیت میدهند. یک مرتبه سؤالات شخصی نپرسید. متأهلی یا مجرد؟ بچه داری؟ چرا بچه نداری؟ نه. به آنها فرصت دهید تا خودشان بخواهند اطلاعات بیشتری درباره خودشان به شما بدهند. پس مراقبت باشید وارد حریم شخصی درونگراها نشید.

اول ارتباط هی باهاش شوخی نکنید. یک مرتبه شوخی های ناجور نکنید. چون اینطوری براش ضدحال می شید.

پس تا وقتی یک درونگرا باهاتون صمیمی نشده، به هیچ عنوان باهاش صمیمی نشید. این بزرگترین اشتباهه. بذارید اون با شما صمیمی بشه. اون چراغ سبز نشون بده.

نکته اش اینه که همیشه یه پله رسمی تر از اون باشید. شما نباید باهاش صمیمی بشید. چرا؟ چون بهش میگید: عیب نداره من به اسم کوچیک صداتون کنم؟ میگه: نه، عیب نداره. ولی توی دلش میگه: واسه چی با من صمیمی می شی؟! پس توی ارتباطات باید زرنگ باشیم.

فاصله فیزیکی رو حفظ کنیم:

نچسب بهش. فاصله ات رو یه خرده بیشتر کن.

تقدیر و تشکر:

از آن ها برای شنیدن نظراتشان و مشارکت در گفتگو تشکر کنید. این کار باعث می شود احساس ارزشمندی کنند و تمایل بیشتری برای ادامه ارتباط داشته باشند.

درک تفاوت ها:

به یاد داشته باشید که درونگراها به روشهای متفاوتی از برونگراها انرژی می گیرند. سعی کنید تفاوت هاتون را بپذیرید و به جای اینکه آنها را تغییر دهید، سعی کنید با آنها سازگار شوید.

فعالیت های آرام:

به جای مهمانی های شلوغ، پیشنهاد کنید که با هم به یک کافه آرام بروید یا یک فعالیت انفرادی مانند پیاده روی انجام دهید.

پیامهای کوتاه و واضح:

اگر می خواهید با یک درونگرا ارتباط برقرار کنید، پیام های خود را کوتاه و واضح نگه دارید و از عبارات پیچیده و مبهم خودداری کنید.

احترام به نیاز به تنهایی:

درونگراها گاهی به زمان تنهایی نیاز دارند تا انرژی خود را بازیابی کنند. به آنها فضایی برای تنها بودن بدهید و به این نیاز آنها احترام بگذارید.

پس، کلید برقراری ارتباط موثر با درونگراها، صبر، احترام و درک متقابل است. با کمی تلاش، می توانید روابط قوی و ماندگاری با دوستان درونگرای خود برقرار کنید.

مهارت درونگرا برونگرا

مهارت هایی که باید بلد باشی

و فارغ از اینکه درونگرایی یا برونگرا، باید این مهارتها رو بلد باشی

گوش دادن مؤثر:

یعنی نه تنها شنیدن صداها، بلکه درک احساسات، افکار و منظور پنهان در کلمات دیگران است. جهت یادگیری، این دوره رو تهیه کنید:

دوره روش حرفه ای گوش دادن

فن بیان و ارتباط مؤثر:

یعنی هنر خوب صحبت کردن و تاثیرگذاری بر مخاطب از طریق کلام.

حل تعارض:

یعنی وقتی با یک نفر به اختلاف نظر می خوریم، چه کار کنیم. جهت یادگیری، این دوره رو تهیه کنید:

دوره راهکار فوری حل تعارض

شبکه سازی:

یعنی گسترش دایره ارتباطات با افراد مختلف و استفاده از این ارتباطات برای پیشرفت و موفقیت.

سخنرانی:

یعنی هنر خوب صحبت کردن در جمع و تاثیرگذاری بر مخاطبان.

مذاکره:

یعنی هنر چانه‌زنی و گفتگو برای رسیدن به یک نتیجه‌ی برد-برد.

متقاعدسازی:

یعنی هنر قانع کردن دیگران برای انجام کاری یا پذیرش نظری خاص.

مهارت قاطعیت:

یعنی این که بتونی حقت رو بگیری. که بتونی درست ارتباط برقرار کنی. که بتونی درخواست کنی. که بتونی نه بگی. بدون احساس گناه و ترس.

ما در دوره جامع قاطعیت، تمام آنچه را برای تبدیل شدن به یک فرد قاطع نیاز دارید، به شما آموزش میدیم. این دوره یک سرمایه گذاری برای تمام عمر شماست تا زندگی ای را بسازید که واقعاً لیاقتش را دارید. همین حالا برای آینده ای بهتر تصمیم بگیرید. برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام در دوره جامع قاطعیت، روی لینک زیر کلیک کنید:

[لینک ثبت نام در دوره جامع قاطعیت]

بنابراین چه درونگرا هستید، چه برونگرا، نیاز به مهارتهای ارتباطی دارید.

نتیجه گیری

به پایان این مقاله رسیدیم.

در این مقاله یاد گرفتیم ویژگی شخصیتی درونگرایی یا برونگرایی یا میانگرایی خودمون رو بپذیریم و بعد بر اساس اون، مهارتهایی که لازم داریم رو یاد بگیریم. چون دنیا کاری نداره تو درونگرایی یا برونگرا یا میانگرا. دنیا به این نگاه میکنه که چطور مهارتهات رو بروز میدی. و چطور ارتباط برقرار می کنی. و چطور در ارتباطات جایگاهت رو مشخص میکنی.

امیدوارم با دونستن ویژگی های شخصیتی تون، از نقاط قوت تون استفاده بهینه کنید و نقاط ضعفتون رو به نقاط قوت تون تبدیل کنید. راستی شما درونگرایید یا برونگرا یا میانگرا؟

 

دیدگاه‌ها ۰
ارسال دیدگاه جدید