سبد خرید

سوالات باز و بسته

سوالات باز و بسته

سوالات باز و بسته

تا حالا شده وقتی دارید برای بازکردن سر صحبت با کسی تلاش می کنید، متوجه شوید که در مقابل سوالات خود، فقط جواب های یک یا دو کلمه ای دریافت می کنید؟در این مقاله با انواع سوالات باز و بسته آشنا می شویم.
سوالات بسته با بله یا نه یا جواب های یک یا دوکلمه ای پاسخ داده می شوند.
سوالات بسته برای شروع گفتگو مفید هستند اما به دنبال آنها باید سوالات باز مطرح کنیم.
سوالات باز به پاسخ های بلندتری نیاز دارند.چنین سوالاتی، پاسخی بیش از جواب بله یا نه را می طلبند.
سوالات باز طرف مقابل را به گفتن جزییات بیشتر تشویق می کند.وقتی سوالی می پرسیم که جواب آن توضیحی است، طرف مقابل می تواند هر طور که می خواهد بصورت طولانی یا کوتاه جواب دهد.
طرف صحبت تا هر کجا که احساس آسودگی کند، به سوالات باز جواب می دهد.این سوالات برای باز کردن در آشنایی با غریبه ها مناسب است.
سوالات بسته بیشتر مواقع با عباراتی مثل:چه کسی؟کجا؟کدام؟ شروع می شوند.
سوالات باز بیشتر مواقع با عباراتی مثل:چطوری؟چرا؟چه جوری؟ شروع می شوند.

نمونه سوالات بسته:

• خانه شما در این محل هست؟
• این غذا را دوست دارید؟
• ساعت چند است؟
• سرگرمی مورد علاقه ات چیست؟
• داری به پارک می روی؟
• کی رسیدی؟
• اهل کجایی؟
• خوش می گذرد؟
• خوش گذشت؟
• تهران را دوست داری؟
• شغلت را دوست داری؟
• کتاب می خوانی؟
• مجردی یا متاهل؟
• ازدواج کردی؟
[alert type=”warning”]اشتباهات رایج: سوالات ممنوعه را به دلیل شخصی بودن، از غریبه ها نپرسیم: مجردی یا متاهل؟ ازدواج کردید؟ چند سالتان هست؟ بچه دارید؟ می دانید سیگارکشیدن چقدر ضرر دارد؟ این را چند خریدی؟ چقدر حقوق می گیری؟[/alert]

[alert type=”info”]پیشنهاد:به جای سوال مجردی یا متاهل؟یا ازدواج کردی؟یا بچه داری؟بهتر است بپرسیم از خانواده ات بگو. [/alert]

[alert type=”success”]داستان:چند وقت پیش می خواستم یکی از آشنایان کم حرف را به گفتگو تشویق کنم.فهمیده بودم که به شهربازی رفته است.از او پرسیدم شهربازی خوش گذشت؟گفت آره.پرسیدم هیجان وسایل خطرناک آنجا را دوست داری؟گفت آره.همان لحظه از اینکه اینقدر کوتاه به سوالاتم پاسخ و به گفتگو ادامه نمی دهد،ناراحت شدم.بعدا متوجه شدم ایراد از نوع سوالاتی بوده که از او می پرسیدم.اشتباه من این بود که به جای سوالات توضیحی، از سوالات تک کلمه ای استفاده کردم.[/alert]

اگر کسی از ما سوال بسته پرسید،جهت به جریان افتادن گفتگو از پاسخ های تک واژه ای خودداری کنیم.خودمان در یکی دو جمله پاسخ را ادامه دهیم.در غیر اینصورت گفتگو پایان می یابد.
مثال:
• شغلت را دوست داری؟ جواب دهیم:بله،این که در کارم با آدم های زیادی در ارتباط هستم را خیلی دوست دارم.بودن با آدم ها مرا شادتر می کند.
• لواشک دوست داری؟جواب:نه ،میانه ای با چیزهای ترش ندارم.بیشتر به چیزهای شیرین علاقه دارم.
• هر روز شش تا لیوان چایی می خوری؟جواب:بله،انگار به کافئین عادت کردم،به نظرم اینقدر وابستگی به چای خوب نیست.شما چطور؟
• شهربازی خوش گذشت؟بله،سقوط آزاد از ارتفاع هشتاد و پنج متری را خیلی دوست داشتم،نهایت هیجان بود.دلم می خواهد یکبار دیگر هم امتحانش کنم.

نمونه سوالات باز:

  • چی شد که این مقصد رو برای سفر انتخاب کردی؟
  • چی شد که وارد این شغل شدی؟
  • چطوری این کار رو انجام دادید؟
  • چطوری می تونم این کار رو شروع کنم؟
  • چی شد که به اینجا نقل مکان کردید؟
  • برای چه کاری به اصفهان اومده اید؟
  • چه کار می کنی که اینقدر اندامت متناسبه؟
  • از چه چیز تهران خوشت میاد؟
  • دوست داری اوقات فراغتت رو چطوری بگذرونی؟
  • نظرتون راجع به این رستوران چیه؟
  • برام بگو که….
  • چطور شد که…
  • به نظرت… چه طور میومد؟
  • چی شد که به این کار علاقمند شدی؟
  • چی شد که این تصمیم رو گرفتی؟
  • چطوری با هم آشنا شدید؟
  • چطوری روزهات رو می گذرونی؟
  • از تفریحاتی که به اونها علاقه داری، برام تعریف کن.
  • کدوم قسمت تعطیلات به تو خوش گذشت؟
  • چی شد که به تهران اومدید؟
  • چرا؟
  • چی شد که اینو خریدی؟ (قیمتش رو نپرسیم! چون این کار، دور از آداب معاشرت هست!)
  • چی شد که این کتاب رو خریدی؟ (وقتی کتابخونه اش رو می بینید.)
  • چی شد که رفتی کلاس موسیقی؟
  • چی شد این لباس رو خریدی؟ (قیمتش رو نپرسیم! چون این کار، دور از آداب معاشرت هست!)
  • چی شد این رنگ رو انتخاب کردی؟
  • چی شد این رو برای خونه تون خریدید؟ (قیمتش رو نپرسیم! چون این کار، دور از آداب معاشرت هست! )
  • چی شد که این ماشین رو خریدی؟ (قیمتش رو نپرسیم! چون این کار، دور از آداب معاشرت هست!)
  • چی شد که این رشته ی تحصیلی رو انتخاب کردی؟
  • چی شد که کلاس خصوصی رو انتخاب کردی؟

[alert type=”warning”]هشدار: آوردن کلمه چرا در ابتدای جملات، باعث می شود مخاطب احساس کند ما می خواهیم به او حمله کنیم.پس تا جایی که می شود از آوردن چرا در ابتدای جملات خودداری کنیم.به جای چرا…؟ از چی شد که…؟ استفاده کنیم. [/alert]
جهت به جریان افتادن گفتگو، به دنبال سوالات بسته، سوالات باز بپرسیم.در حقیقت پرسیدن سوالات باز باعث می شود مخاطب داستان خود را برای ما تعریف کند.
[alert type=”success”]داستان: بهتر بود از آشنای کم حرف علاوه برای سوالات بسته، سوالات باز هم می پرسیدم.من:شهربازی خوش گذشت؟ او: بله من:این دستگاه سقوط آزاد که جدید آوردند،چطوری کار می کند؟ او:تو را تا ارتفاع هشتاد و پنج متری بالا می برد بعد،به سرعت ولت می کند.اینقدر ترسیدم که نگو.خیلی هیجان داشت.ولی آن را دوست داشتم.پیشنهاد می کنم حتما بری. پس تا اینجا به توضیح دو نوع از سوالات بسته و باز پرداختم.چند تا نکته در مورد سوالات وجود دارد که در ادامه بیان می کنم.[/alert]

[alert type=”danger”]نکته: سوالات را طوری طراحی کنیم که طرف مقابل قادر به پاسخ دادن آن باشد.بنابراین سوالات ساده،واضح و قابل فهم بپرسیم.برای بیشتر آدم ها پاسخ به سوالات آشنا و ساده راحت تر از جواب دادن به سوالات پیچیده ای هست که آنها را تحت فشار قرار می دهد.[/alert]

به مخاطبمان نگوییم از خودت برایم بگو.در پاسخ به این درخواست،بعضی افراد که نمی دانند از کجا شروع کنند،مِن مِن کنان با ناراحتی به ما نگاه می کنند.بعضی ها هم یک مرتبه وارد موضوع می شوند و به صورت مفصل راجع به خودشان تعریف می کنند،طوری که حوصله مان سر می رود و خوابمان می گیرد.
بنابراین پرسش های محدودتر و به نسبت غیر شخصی تری مانند چند وقت است در این محل زندگی می کنید؟پارک مورد علاقه ات کدام است؟چه فیلمی را تا حالا دوست داشتی؟مطرح کنیم.
حالا اگر یکی از ما پرسید از خودت برایم بگو،بهتر است جواب دهیم:قصه اش دراز است،می شود چیز مشخص تری بخواهی؟

[alert type=”success”]نقل قول:گفتگوی خوب نه تنها موجب ظهور عقاید و تبادل نظرات می شود،بلکه برداشت زنده تری از طرفین گفتگو به یکدیگر می دهد. [/alert]

[alert type=”danger”]نکته: قبل از حضور در یک محیط جدید،بهتر است با در نظر گرفتن یک سری سوالات،خود را آماده کنیم.آمادگی قبلی باعث بالا رفتن اعتماد به نفس ما می شود. [/alert]
[alert type=”warning”]هشدار:پرسیدن سوالات باز از آشنایان راحت تر از افرادی است که برای اولین بار می بینیم.پس برای غریبه ها احتیاط بیشتری به خرج دهیم.برای غریبه ها تا به ما اعتماد نکنند،سخت است که به سوالات،جواب توضیحی بدهند. [/alert]

یکی از سخت ترین کسانی که می توان آنها را به حرف گرفت،بچه مدرسه ای ها هستند.تصور کنید بچه ای از مدرسه به خانه می رسد.مادر می پرسد:امروز مدرسه چطور بود؟بچه:خوب بود. در کدام کلاس بیشتر به تو خوش گذشت؟بچه:علوم. مادر برای اینکه گفتگو ادامه پیدا کند،یک سوال باز می پرسد:کلاس علوم چه چیز جالبی داشت که خوشت آمد؟… و اینگونه بچه توضیح مفصلی در مورد آزمایشی که سر کلاس داده اند،می دهد.رمز این گفتگوی خوب،طرح سوال باز یا توضیحی توسط مادر و نشان دادن علاقه به صحبت های فرزندش است.

[alert type=”info”]اقدامک:در گفتگوی بعدی که با کسی دارید به نوع سوالات باز یا بسته ای که می پرسید، دقت کنید.توجه کنید که کجاها پرسیدن سوالات بسته،گفتگو را قفل می کند و کجاها پرسیدن سوالات باز گفتگو را به جریان می اندازد؟ [/alert]

چگونه سوالاتی بپرسیم که بتوانیم دوباره با او تماس بگیریم؟

برای اینکه بهانه ای داشته باشیم تا بتوانیم دوباره با طرف مقابلمان تماس بگیریم،سوالاتی بپرسیم که بعدا به اطلاعات بیشتری نیاز داشته باشد.
مثال:
• به نظرت چه رستوران هایی در این اطراف بهتر هستند؟
• کجا می توانم خرید کنم؟
• چه فیلم هایی را پیشنهاد می دهی؟
• چه کتاب هایی را پیشنهاد می دهی؟
• چه مدل لپ تاپی خوب است؟
مشورت کردن به دو علت خوب است.یکی اینکه فراموش کنیم چه فیلمی را پیشنهاد کرده به همین خاطر مجبور هستیم دوباره با او تماس بگیریم.یا اگر پیشنهادش را در مورد کامپیوتر گوش داده باشیم،منطقی است که دوباره به او زنگ بزنیم تا ببینیم که آن را از کجا خریده است؟
تماس سوم هم می تواند دلیل داشته باشد.به طور مثال بعد از اینکه فیلم را تماشا کردید یا کامپیوتر را خریدید،زنگ بزنید و از او به خاطر پیشنهاد خوبش تشکر کنید.

احوالپرسی های روزمره

در کشور ما ایران، سوالات احوال پرسی روزمره، مثل خوش گذشت؟حالت چطوره؟ امروز کارت چطور بود؟ تنها نوعی دیگر از سلام کردن است و پرسش محسوب نمی شود.با این پرسش ها، در اکثر مواقع گفت و گو بعد از تبادل چند جمله به پایان می رسد.
مثال:
• من: خوش گذشت؟ او: خوب بود.
• من:حالت چطور است؟ او: خوبم.
• من: امروز چطور بود؟ او: خوب بود.
معمولا پس از پاسخ به این سوالات، شنونده پیگیری بیشتری نمی کند.در واقع شنونده علاقه ای به شنیدن جواب های بیشتر مخاطب ندارد و تنها جهت تعارف این سوالات را از او پرسیده است.
برای اینکه به گفتگو ادامه دهیم، لازم است بیشتر از این ها پرس و جو کنیم.اگر بیشتر پیگیر نشویم، مخاطب از کجا بفهمد که ما واقعا به اینکه روزش را چگونه سپری کرده است، علاقه مند هستیم؟در حقیقت با پرسش های بیشتر، مخاطب را به گفتگو تشویق می کنیم.
به طور مثال در ادامه ی سوال امروز خوش گذشت،بپرسیم: امروز چه شده است که اینقدر به تو خوش گذشته؟
هر وقت گفتگویی را با یک سوال آغاز می کنیم، خودمان را آماده کنیم تا سوالات بیشتری بپرسیم و عمیق تر به موضوع بپردازیم.به این صورت طرف مقابل می فهمد که ما مشتاقیم بیشتر بشنویم.تنها کافی است به گفته های مخاطب با علاقه گوش دهیم.اینگونه فعالانه در گفتگو شرکت می کنیم.

پیشنهاد سوال در مورد تعطیلات:

• تابستان خوش گذشت؟بله.در تابستان چه کارهایی کردی؟
• عید نوروز خوش گذشت؟عالی بود.کجاها رفتید؟
• تعطیلات آخر هفته چطور بود؟خوب بود.در تعطیلات چه کارهایی انجام دادی؟رفتم سینما.می شود داستان فیلم را تعریف کنی؟اصلا در تعطیلات توانستی استراحت کنی؟
[alert type=”warning”]هشدار: قبل از عید نوروز از کسی نپرسیم برای عید، به کجا مسافرت می روی؟خیلی ها هیچ برنامه سفری برای عید نوروز ندارند و این سوال آنها را می آزارد. [/alert]
با طرح این سوالات درست، می توانیم با طرف مقابل یک گفتگوی طولانی در مورد تعطیلات داشته باشیم.

پیشنهاد سوال در مورد احوالپرسی:

اوضاعت چطور است؟سرم شلوغ است.به چه کارهایی مشغولی که اینطوری سرت شلوغ است؟چه زمان هایی از سال اینقدر سرت شلوغ می شود؟

پیشنهاد سوال در مورد وضعیت آب و هوا:

به نظرت هوای این جا بد نیست؟بله، واقعا بد است.چی شد که به این شهر آمدید؟

پیشنهاد سوال در مورد کار جدید:

با کار جدیدت چطوری؟خوب است.دوست دارم نظرت را راجع به کار جدیدت بدانم.با این درخواست او درباره فراز و نشیب های کار جدیدش می گوید.
[alert type=”warning”]هشدار: وقتی کسی پشت سرهم می پرسد، چه خبر؟دیگه چه خبر؟برای مخاطب کلافه کننده است.پس به جای چه خبر؟سوالات بسته یا باز موردی بپرسیم. [/alert]
[alert type=”danger”]نکته: زمانی که کسی از ما می پرسد چه خبر؟به گفتن جمله خبری نیست اکتفا نکنیم.بگوییم خبرهای خوب را اول بگویم یا خبرهای بد را؟بعد از خودمان بیشتر بگوییم تا مخاطب ما را بهتر بشناسد. [/alert]
تصور کنید به همکارمان تلفن کرده ایم.وقتی از او درباره تعطیلات آخرهفته می پرسیم،گفتگو به صورت زیر پیش می رود:
تعطیلات چطور بود؟خوب بود.تعریف کن چطور گذشت؟خب، یک کم پیادوه روی کردم، همه اش همین، حالا بیا راجع به کاری که قرار است انجام دهیم، صحبت کنیم.
بر اساس این مکالمه، باید تشخیص دهیم که طرف مقابل می خواهد موضوع صحبت را به سوی کار بکشاند.یعنی در آن زمان مخاطب نمی خواهد راجع به تعطیلات صحبت کند.پس با برگرداندن گفتگو به سمت کار، به خواسته او احترام بگذاریم.

دوستان در این مقاله با انواع سوالات باز و بسته آشنا شدیم.سوالات باز و بسته نقش مهمی را در باز کردن سرصحبت با دیگران دارند.پیشنهاد می کنم مقاله زیر را هم بخوانید:

چگونه سرصحبت باز کنیم؟

بخشی از کتابم به نام جرقه

جهت تهیه کتاب جرقه،به لینک زیر مراجعه نمایید:

کتاب جرقه

دیدگاه‌ها ۲


ارسال تیکت جدید