سبد خرید

13 راهکار عالی برای کنترل خشم

13 راهکار عالی برای کنترل خشم

چند وقت پیش در میدان ولیعصر تهران، منتظر اتوبوس بی آر تی بودم. متوجه شدم یک آقایی از اینکه مسئول بلیط به او گفته بود کارت زدی یا نه؟! خشمگین شده بود. آن آقا چون فکر می کرد مسئول بلیط، به او بی احترامی کرده، با شدت هر چه تمام تر، پرخاشگری می کرد.

به نظرم کل روز آن آقا خراب شده بود. با خودم فکر کردم که من اگر جای او بودم، به خودم می گفتم: اون فقط مأمور این کاره! بهتر از این رفتار، چیز دیگه ای بلد نیست! با این گفته، می توانستم خشمم را بهتر کنترل کنم .شما اگر جای او بودید، در این شرایط برای کنترل خشمتان،  چه کار می کردید؟

چند وقت پیش در نوبت دکتر نشسته بودم. دکتر جهت نوشیدن چای، به آشپزخانه رفته بود. خانم جوان کناری ام یک ربع منتظر دکتر نشسته بود. این خانم، از شنیدن صدای خنده ی دکتر که از آشپزخانه می آمد، حرص می خورد.

چون زورش به منشی می رسید، به او اعتراض می کرد که چرا نمیاد؟! برو بهش بگو که منتظرشیم! این خانم به محض آمدن دکتر، سکوت کرد و به او غُر نزد! من اگر جای او بودم، به جای غُرزدن به منشی(چون در این مورد، کاری از دست منشی، برنمی آید!)، می رفتم به مدیر پزشکان اعتراض می کردم. یا اگر جای او بودم، هنگام انتظار، به جای خودخوری، کتاب می خواندم. شما اگر جای او بودید برای کنترل خشمتان چه کار می کردید؟

خشم، یک احساس مثل ترس، غم، شادی و تعجب است. بنابراین خشم، یک احساس طبیعی است. زمانی که به چیزی که خواسته مان است، نرسیم، طبیعی است که خشمگین شویم. بنابراین مدیریت خشم، جزء ضروریات زندگی است.

در هر روز از زندگی ما آدم ها، یک سری اتفاقات می افتد که به دلیل آنها احساس خشم و ناراحتی می کنیم. تحقیقات نشان داده که هر روز بیشتر از 50 اتفاق، باعث ناراحتی و خشم ما می شوند.

عصبانیت، رفتاری است که به واسطه ی خشم، ممکن است از خود بروز دهیم. عصبانیت، یک روش نامناسب برای ابراز خشم است. عصبانیت شامل رفتارهای زیر است:

  • برخورد فیزیکی مثل کتک زدن.
  • فحاشی.
  • داد و بیداد کردن.
  • شکستن وسایل.
  • مسخره کردن و طعنه زدن: متلک انداختن و با نیش و کنایه صحبت کردن.
  • حرص خوردن (خودخوری).
  • بدگویی پشت سر: وقتی جرأت نمی کنیم به خودش بگوییم، به یکنفر دیگر از او بدگویی می کنیم تا سبک شویم! این موضوع در بین ما ایرانی ها خیلی رایج است. قبول دارید؟
  • بی توجهی کردن: به او محل نمی گذاریم تا حالش گرفته شود!
  • آه کشیدن: حتماً دیدید وقتی کسی در صف جلو می زند، یک عده به هم نگاه می کنند و آه می کشند!
  • حفظ فاصله ی زیاد: مثل قهر کردن.
  • اشتباه عمدی: مثلاً در محیط کار وقتی از مدیر خشمگین هستیم، عمداً خرابکاری می کنیم تا حالش گرفته شود!

اگر نتوانیم خشم خود را کنترل کنیم:

  • بسیاری از روابطمان را از دست خواهیم داد. چه بسیار روابط فامیلی که در اثر عدم کنترل خشم از بین رفته است. تا حالا شده به خاطر ابراز خشم نامناسب، رابطه تان با یکی از فامیل هایتان قطع شود و بعداً پشیمان شوید؟
  • صمیمیت روابطمان کم می شود. زن و شوهر ها از هم دور می شوند. بین والدین و فرزندانشان سردی به وجود می آید.
  • به انواع بیماری ها مبتلا می شویم. مثل بیماری های که دلیل روحی دارند، مانند سرطان، بی خوابی، کمر درد، گردن درد، مچ درد و معده درد و …
  • قبول دارید وقتی پرخاشگری می کنیم، یک روزمان کامل خراب می شود؟
  • بازدهی مان پایین می آید چون دیگر نمی توانیم خوب فکر کنیم و تصمیم بگیریم. مثلاً این روزها که مردم ایران نسبت به شرایط موجود کشور پرخاشگری می کنند، نمی توانند خوب کار کنند. در نتیجه کیفیت کارشان روز به روز پایین تر می آید. در این شرایط خلاقیت ذهن ما به شدت کاهش پیدا می کند.
  • کنترل خود را از دست می دهیم. خیلی از قتل ها و نزاع های خیابانی به دلیل عدم کنترل درست خشم، به وجود می آید.
  • به ساز دیگران می رقصیم. مثلاً وقتی افراد ما را  مسخره می کنند، حرافی می کنند، به حرفمان گوش نمی دهند، به ما بی توجهی می کنند، هنگام گفتگو موبایلشان را چک می کنند یا ما را تشویق نمی کنند، خشمگین می شویم.
  • به خاطر برخورد بدمان، مشتریانمان را از دست می دهیم.
  • وقتی دیگران ما را در حال پرخاشگری ببینند، جایگاه اجتماعی و اعتبارمان پیش آنها پایین می آید. خود من وقتی می بینم یکنفر در شرایط سخت، با آرامش و خونسردی، مسائل را حل می کند، اعتبارش برایم بالا می رود. شما تا حالا از این جور آدم های خونسرد و آرام دیده اید؟
  • مهم تر از همه اینکه خودمان با خودمان بد می شویم. در نتیجه میزان رضایت از زندگی مان پایین می آید. به نظر شما در زندگی چیزی بدتر از بد شدن حالمان داریم؟
  • پشیمان می شویم و بهای سنگینی را بابت آن عصبانیت می پردازیم.

با وجود همه ی این بدی ها، باز هم خشمگین می شویم چون به آن عادت کرده ایم.

در ادامه 13 راهکار مدیریت خشم را می گویم که به کمک آنها، می توانیم خشممان را بهتر کنترل کنیم و خواهم گفت که چگونه اجازه ندهیم احساس خشم به مرحله ی عصبانیت برسد. چون در مرحله ی عصبانیت است که رفتارهای نامناسبی را بروز خواهیم داد.

راهکار اول: آگاهی از احساس خشم و کشیدن نفس های عمیق شکمی

هنگام خشمگین شدن، به خشممان آگاه شویم. همین که قبول کنیم من الان خشمگینم، خیلی به ما کمک خواهد کرد.

تا حالا شده هنگام خشمگین شدن، دقت کرده باشید که چگونه نفس می کشید؟ سریع و تند! پس سعی کنیم در این شرایط، حالت تنفس مان را به یک تنفس آرام تبدیل کنیم. 90 درصد افراد فقط با همین کار می توانند اکثر خشم هایشان را مدیریت کنند.

یادم می آید قبل از شروع یکی از کارگاه هایم، هنگام آماده سازی تجهیزات فنی، فیلمی که می خواستم در ابتدای سخنرانی برای شرکت کنندگان به نمایش بگذارم، از فلش مموری ام پاک شد! از این اتفاق خیلی ناراحت و خشمگین شدم، چون برنامه ریزی ام به هم خورده بود.

اگر در آن لحظه، خشم و ناراحتی ام را کنترل نمی کردم، سخنرانی ام خراب می شد. در آن شرایط استرس آور این تکنیک خیلی به من کمک کرد. روی یک صندلی نشستم و با چشم های بسته ده تا نفس عمیق آرام شکمی کشیدم. بعد از این تنفس آرام شدم و در ادامه توانستم سخنرانی رضایتبخشی را شروع کنم.

راهکار دوم: فعالیت فیزیکی

اگر بتوانیم به هر روشی ضربان قلبمان را بالا ببریم، خشم مان مدیریت می شود. این فعالیت فیزیکی می تواند راه رفتن یا دویدن باشد.

یادم می آید چند سال پیش وارد بحثی شده بودم که شدیداً به من فشار وارد شده بود، جوری که صدایم به لرزش درآمده بود، بغض کرده بودم و در آستانه ی گریه ی کردن قرار داشتم.در این هنگام برای مدت کوتاهی به یک اتاق دیگر رفتم، کمی صبر کردم و دوباره به بحث برگشتم.

زمانی که برگشتم خیلی آرام تر شده بودم. صدایم دیگر نمی لرزید و بغضم برطرف شده بود. خودم هم از دیدن اثر مثبت فعالیت فیزیکی ساده، تعجب کردم!

راهکار سوم: هوای آزاد

اگر هنگام خشم، برای مدت کوتاهی فضا را ترک کنیم و در هوای آزاد برویم، احتمال اینکه از شدت خشممان کمتر شود، خیلی زیاد است. حالا اگر بتوانیم کشیدن نفس های عمیق شکمی را در هوای آزاد انجام دهیم بسیار عالیست.

به نظر من اگر یکی از طرفین دعوا برای مدتی کوتاه، فضا را ترک کرده و به هوای آزاد برود، زمان بازگشت، تنش کمتر خواهد شد، قبول دارید؟

راهکار چهارم: قبل از عصبانیت از چرخه ی عصبانیت خارج شویم

یعنی زمانی که خشمگین شدیم و یواش یواش می دانیم که  اگر ادامه دهیم، تبدیل به عصبانیت و پرخاشگری می شود، آن  موقع است که از چرخه خارج شویم و اجازه ندهیم که بحث جلوتر رود.

مثلاً اگر کسی می داند که اگر کمی دیگر بحث را با همسرش ادامه دهد، ممکن است پرخاشگری کند، بهتر است صحبت را نگه دارد و بگوید: اجازه بده که بیست دقیقه ی دیگه با هم صحبت کنیم که یک کم روی خودم کار کنم تا حالم بهتر شه، چون اگه ادامه بدم ممکنه چیزهایی رو بگم که باعث رنجشت بشم.

نقل قول: کسی که مرا عصبانی کند، مرا تحت کنترل خودش درآورده است.

راهکار پنجم:دوری از موقعیت های تنش زا

تا جایی که امکان دارد، از موقعیت های زیر دوری کنیم:

  • اخبار تماشا کردن: انجام این کار، در روح و روان ما اثر منفی می گذارد. در مورد اخبار منفی، کاری از ما بر نمی آید. بنابراین فقط حرص و جوش می خوریم و خشمگین می شویم.
  • رفت و آمد زیاد: تا جایی که امکان دارد در ساعات کم ترافیک شهرمان رفت و آمد کنیم تا کمتر از در ترافیک ماندن حرص بخوریم. مثلاً در تهران، ساعت نه صبح تا سه بعدازظهر، زمان کم ترافیک است.

راهکار ششم:کیفیت خوابمان را بالا ببریم

یکی از مسائلی که باعث خشم ما می شود، کم خوابی است. اکثر ما ایرانی ها به اشتباه عادت کرده ایم که شب ها تا دیر وقت در شبکه های اجتماعی به سر ببریم.

بنابراین در کل طول روز خسته و کلافه ایم و با هر مسئله ای به سرعت خشممان برانگیخته می شود. پس بهتر است زودتر سر یک ساعت خاص مثلاً یازده شب بخوابیم. من ساعت یازده شب می خوابم.

بهتر است یک ساعت قبل از خواب، موبایل را کنار بگذاریم. چک کردن موبایل لحظاتی قبل از خوابیدن، کیفیت خواب ما را پایین می آورد.

هشدار: هنگام خواب، موبایلمان خاموش باشد، چون امواجش اثر منفی دارد. خیلی ها را دیده ام که این نکته ی مهم را رعایت نمی کنند و بعداً هزار تا مریضی می گیرند!

بعضی هاهم چُرت بعدازظهرشان آنقدر طولانی است که شب خوب خوابشان نمی برد. بنابراین بهتر است فقط بیست دقیقه چُرت نیم روزی داشته باشیم.

بهتر است از ساعت پنج بعد از ظهر به بعد نوشیدن چای و قهوه را کنار بگذاریم. چون کافئین، خواب شبانه را مختل می کند. در عجبم که بعضی ها می گویند ما قبل از خواب چای نخوریم، خوابمون نمی بره! شما هم اینطوری هستید؟!

تمرینات ذهن آگاهی در بهبود کیفیت خواب ما بسیار مؤثر هستند. من قبل از خوابیدن از تمرینات ذهن آگاهی استفاده می کنم. این تمرین به این صورت است که اول ده تا تنفس عمیق شکمی انجام می دهم، بعد از شماره ی صد تا شماره ی یک می شمارم.

بعد خودم را فشرده می کنم، سپس از شماره ی یک تا شماره ی ده می شمرم و بعد از آن خودم را رها می کنم. سپس یک آرزویی را که در سر دارم، در ذهنم با جزئیاتش، تصویرسازی ذهنی می کنم.

کم کردن نور اتاق قبل از خواب: اینکه قبل از خواب، نور اتاق را کم کنیم، کیفیت خوابمان را بالاتر می برد. مثلاً من چراغ های پر نور وسط اتاق را خاموش و چراغ های کم نور دور اتاق را روشن می کنم.

بهتر است دمای اتاق، کمی پایین باشد. دیدید در زمستان بعضی ها در گرمای شدید شوفاژ، می خوابند؟ این کار کیفیت خواب را پایین می آورد.

راهکار هفتم: داشتن 4 پیش فرض ذهنی در مورد دیگران

با هر انسانی که تعامل می کنیم، این 4 پیش فرض ذهنی را داشته باشیم:

1-اینها احتمالاً شانس نداشتند آموزش درست ببینند

اینها در سیستم آموزشی ایران درس خوانده اند. و سیستم آموزشی ایران، مهارتهای ارتباطی را یاد نمی دهد. در مدرسه به بچه ها یاد نمی دهند که حرف بزنند و احساساتشان را بیان کنند. همه اش سرکوب احساسات را یاد داده اند که مرد که گریه نمی کنه! دختر، نذار اشک هات رو کسی ببینه! 

2-عموماً افراد به رفتارشون آگاه نیستند و فقط به فکر رفع نیاز خودشون هستند

ما عموماً به رفتارمان آگاه نیستیم. فقط به فکر رفع نیاز خودمان هستیم. مثلاً از صف جلو می زند و فکر می کند که زرنگ است! یا تنه می زند! یا در خیابان دنده عقب می رود! در آن لحظات به این فکر نمی کند که در دنیا چه اتفاقی در حال رخ دادن است. به این فکر نمی کند که آیا رفتارم باعث بهتر شدن دنیا می شود یا نه؟ به این فکر می کند که من باید برگردم عقب که به اون خیابونه برسم!

3-آدم ها به رفتار و تبعات رفتارشون آگاه نیستند

عموم آدم ها نیاز شدیدی دارند که به رفتارشان آگاه شوند چون تخصص خود ناآگاهی دارند. اکثر آدم ها به رفتار و تبعات رفتارشان آگاه نیستند. یعنی متوجه نیستند که کارشان چه اثراتی دارد. یا متوجه نیستند کارشان در بلندمدت چه اثراتی دارد.

4-آدم ها بهترین کاری که بلدند، همینه

هر آدمی هر کاری که کرد، چه خوب، چه بد، بهترین کاری بوده که بلد بوده. بیشتر از اون، مغزش جواب نداده! حالا وقتی یک نفر به ما محل نگذاشت، به جای حرص خوردن و خودخوری می گوییم: بیچاره چقدر داغونه که فکر می کنه این رفتارش درسته! 

یا اگر می بینی پشت سرت داره زیرآب میزنه، بهترین مدل زندگی ای که بلده، اینه. یا کسی که همه اش داره منفی فکر می کنه، آدم عوضی نیست. اون فکر می کنه این تنها کاریه که باید انجام بده. اونی که میاد زیر یک پست مُفید اینستاگرام نظر فحش میذاره،  بهترین کاری که بلده، اینه.

داشتن این 4 دید بالا، به ما کمک می کند که خیلی راحت تر این آدم ها را بپذیریم.

راهکار هشتم: کم کردن میزان توقعاتمان

توقع داشتن باعث تولید خشم می شود. یعنی اگر ما توقعی را نداشته باشیم، یا توقع مان به جا باشد، خشمگین نخواهیم شد. البته منظور من این نیست که در زندگی هیچ توقعی نداشته باشیم. بلکه بهتر است به توقعاتمان آگاه باشیم.

ما آدم ها وقتی ما به هدف، حق، خواسته و نیازمان نرسیم، خشمگین می شویم. شما چه هدف، حق، خواسته و نیازی را برای خودتان تعریف کرده اید؟ یادمان باشد اگر این ها را درست تعریف کرده باشیم، دیگر خشمگین نخواهیم شد.

لیست توقعاتی که باعث خشم ما می شوند:

  • توقع داریم هیچ اختلاقی با کسی نداشته باشیم: وجود اختلاف، به دلیل تفاوت در نیازها، باورها و ارزش های ما طبیعی است. برای یادگیری حل اختلاف و تعارض، آموزش حل تعارض را بخوانید.
  • توقع داریم سلیقه ی بقیه مثل ما باشه: مثلاً همان غذایی را که ما دوست داریم، دوست داشته باشند.
  • توقع نه نشنیدن داریم: توقع داریم از کسی نه نشنویم. ولی وقتی هدف بزرگی داریم، به تعداد زیادی نه خواهیم شنید. نه شنیدن، بخشی طبیعی از مسیر موفقیت است.

برای اینکه کمتر نه بشنوید، آموزش درخواست کردن با احتمال موفقیت بالا را بخوانید.

  • توقع داریم زندگی مون ثبات داشته باشه: واقعیت این است که در دنیای امروزی چنین توقعی دور از انتظار است. زندگی امروز، پر از تغییر و چالش های پیش بینی ناپذیر است، قبول دارید؟
  • توقع داریم در کارمان اصلاً نباید شکست بخوریم: شکست خوردن، بخشی از مسیر موفقیت است.
  • توقع داریم وقتی لطف می کنیم، لطف بکنه: مثلاً اگر عروسی دعوتش کردیم، او هم باید دعوت کند! اگه روز تولدش را تبریک گفتیم، او هم باید تبریک بگوید! یا اگر به او پول قرض دادیم، بعداً باید به ما پول قرض دهد!
  • توقع داریم در مسیر اهدافمان، بقیه ما را تشویق و حمایت کنند: زهی خیال باطل! یک توقع رایج این  است که دیگران ما را در مسیر رسیدن به اهدافمان تشویق و تأیید کنند. حالا اگر افراد ما را نادیده بگیرند یا مسخره کنند، ناراحت خواهیم شد و ممکن است حتی از اهدافمان دست برداریم. اما اگر توقع  تشویق و تأیید اطرافیانمان را نداشته باشیم، پرقدرت به جلو می رویم.
  • توقع داریم کارمندانمون مثل ما خوب کار کنند: خُب، اگر مثل ما بود که کارمند ما نمی شد! قبول دارید؟
  • توقع داریم ترافیک نباشه: بهتر است بپذیریم و برایش برنامه داشته باشیم. مثلاً به فایل های صوتی آموزشی گوش دهیم.
  • توقع داریم تابستون هوا گرم نباشه و زمستون هوا سرد نباشه! به نظر شما می شه همچنین چیزی؟! پس بهتره به جای بال بال زدن و غُرزدن، دمای هوا بپذیریم و لباس مناسب با آن فصل را بپوشیم.
  • توقع داریم دنیا باید عادلانه و منصفانه باشد! اگر دنیا منصفانه بود، چرا هر کدام از ما ناخواسته در یک خانواده و در یک نقطه از کره ی زمین به دنیا آمده ایم؟
  • توقع داریم راه حلی بدون مشکل داشته باشیم: بهتر است بپذیریم هر راه حلی مشکلات خودش را دارد. باید تصمیم بگیریم که کدام مشکلات را انتخاب می کنیم. مثلاً مشکلات مجردی یا متأهلی؟ مشکل بچه داشتن یا نداشتن؟ مشکلات کارمندی یا کارآفرینی؟ مشکلات ایران ماندن یا از ایران رفتن؟

جهت تصمیم گیری بهتر، آموزش مهارت تصمیم گیری را مطالعه بفرمایید.

  • توقع داریم آدم ها و چیزهای بد نباید وجود داشته باشند.
  • توقع داریم همه باید از ما راضی باشند.
  • توقع داریم آدم ها نباید ما را ترک کنند.
  • توقع داریم آدم ها و چیزها، همیشه باید همانطوری باشند که ما می خواهیم.

بپذیریم زندگی پر از سختی است. توقع نداشته باشیم همه چیز مطابق با میل ما باشد. توقع نداشته باشیم همسر، فرزند، پدر، مادر، خواهر، برادر، همکار و مدیرمان مطابق با خواسته های ما رفتار کنند. اگر این  توقع را نداشته باشیم، خیلی به مدیریت خشممان کمک خواهد کرد.

نکته ی مهم: وقتی از هیچ کس، هیچ توقعی نداشته باشیم، آنوقت اگر کسی کارش را درست انجام دهد، تازه خوشحال هم می شویم. اگر هم درست  انجام ندهد، با خود می گوییم: خُب، من که اصلاً توقع نداشتم انجام بده.

اقدامک: توقعاتی که باعث خشم شما می شود را روی کاغذ بنویسید. مثلاً توقع دارید دیگران با یک روش خاص با شما رفتار کنند. توقع دارید فلان رفتار را نداشته باشند. حالا به نظر شما بهتر است چگونه آن توقع را تغییر دهید تا کمتر خشمگین شوید؟

راهکار نهم: پیدا کردن هدف نهایی هر چیزی

بطور مثال وقتی می خواهیم به مسافرت برویم، باران می آید یا ویروس کُرونا می آید و نمی توانیم برویم! و از این بابت حرص می خوریم! در این شرایط از خودمان بپرسیم: من برای چی داشتم می رفتم سفر؟ خوشحال شم! الان می تونم برم سفر؟ نه! الان چطوری می تونم بیشتر از سفر خوشحال شم؟ برم موزه های معروف دنیا رو به صورت اینترنتی و مجازی تماشا کنم!

یا بطور مثال وقتی فرزندمان اسباب بازی اش را خراب کرده و داریم دعوایش می کنیم، از خودمان بپرسیم: من اسباب بازی رو برای چی براش خریدم؟ خوشحال باشه! الان دعواش کنم خوشحال میشه؟ نه!

راهکار دهم: تکنیک دغدغه ی پنج سال بعد

وقتی از چیزی خشمگین می شویم از خودمان بپرسیم: پنج سال دیگه بابت این موضوع باز هم ناراحتم؟ مثلاً اگر کیفمان را زدند، از خودمان بپرسیم، پنج سال بعد باز هم اینقدر بابت این موضوع خشمگین هستم؟

راهکار یازدهم: مبارزه ی شخصی

وقتی کسی اذیتمان می کند، تحقیرمان می کند یا در کاری شکست می خوریم، آن انرژی خشم را بگیریم و در جهت مثبت استفاده کنیم. مثلاً اگر کسی ما را مسخره می کند یا نادیده مان می گیرد، آنقدر در کارمان تلاش کنیم تا روزی به موفقیت برسیم تا با دیدن موفقیت ما، حالش بد شود!

راهکار دوازدهم: تغییر برداشتمون در جهت مثبت

کسی ما را عصبانی نمی کند. این خود ما هستیم که خودمان را عصبانی می کنیم. این عصبانیت بر اساس نوع برداشت ماست.

بطور مثال وقتی کسی در یک مهمانی با ما احوالپرسی گرم نمی کند، دو برداشت مختلف، دو احساس متفاوت را منجر می شود. بطور مثال می توانیم برداشت کنیم که محل من نذاشت! و عصبانی شویم! یا می توانیم برداشت کنیم که شاید چون تمرکزش روی چیز دیگری بود، اینگونه رفتار کرد! و در نتیجه ی این برداشت، خونسرد بمانیم.

راهکار سیزدهم: ابراز خشممون به روش مناسب

چند روش برای ابراز خشم وجود دارد که در هر شرایطی بهتر است از یک روش متفاوت استفاده کنیم:

  • رفتار منفعل: یعنی هیچ واکنشی نشان ندهیم و ساکت بمانیم. این همان فرو خوردن خشم است.
  • رفتار قاطعانه: یعنی محترمانه، منصفانه و محکم، حرفمان را بزنیم.
  • رفتار پرخاشگرانه: پرخاشگری کنیم.

فرض کنید همکارتان با خودکار به روی میز می زند.

منفعل: به روی خودمان نمی آوریم و می گوییم: حالا عیب نداره، مهم نیست. حتی ممکن است خودخوری کنیم، ناراحت شویم و در دلمان به او بد و بیراه  بگوییم. ولی رفتارش را تحمل می کنیم!

پرخاشگرانه: سرش فریاد بزنیم: بس کن دیگه! اعصابم رو خرد کردی!!!

قاطع: محترمانه  به او بگوییم: همکارجان، وقتی با خودکار روی میز می زنی، کلافه می شم چون تمرکزم به هم می خوره.

به نظر شما کدام روش بهتر است؟ هیچ کدام! بسته به شرایط، تصمیم می گیریم که از کدام روش استفاده کنیم. در شرایط کاری شما کدام روش بهتر است؟

یا وقتی هنگام رانندگی یکی به ما می گوید: هوووو! تو برو بشین پُشت گاری!  

منفعل: کاملاً به او بی توجه باشیم.

پرخاشگرانه: با او هم دهان شویم و در جوابش به او دُشنام دهیم!

قاطع: بگوییم: لطفاً محترمانه صحبت کنید!

به نظر من در این حالت، روش منفعل بهتر است، چون این یک توهین موقتی است و دیگر پیش نمی آید. پس لازم نیست با او برخوردی داشته باشیم. موافقید؟ نظر شما چیست؟

گاهی اوقات رفتار پرخاشگرانه مناسب است. چه زمانی؟ زمانی که روش قاطعانه چندین بار انجام شده و جواب نداده، ممکن است روش پرخاشگرانه جواب دهد. نظر شما چیست؟

پس هیچ روشی درست نیست. این ما هستیم که بر اساس شرایط مختلف تصمیم می گیریم.

دوستان خوبم در این مقاله با 13 راهکار عالی کنترل خشم آشنا شدیم:

  1. آگاهی از احساس خشم و کشیدن نفس های عمیق شکمی.
  2. فعالیت فیزیکی انجام دهیم.
  3. به هوای آزاد برویم و در آنجا نفس های عمیق شکمی بکشیم.
  4. با ایجاد وقفه، قبل از عصبانیت، از چرخه ی عصبانیت خارج شویم.
  5. از موقعیت های تنش زا مثل تماشای اخبار و ترافیک دوری کنیم.
  6. کیفیت خوابمان را بالا ببریم.
  7. داشتن 4 پیش فرض ذهنی در مورد دیگران.
  8. میزان توقعاتمان را کم کنیم.
  9. هدف نهایی هر چیزی را پیدا کنیم.
  10. تکنیک دغدغه ی پنج سال بعد. پنج سال بعد باز هم اینقدر بابت این موضوع خشمگین هستم؟
  11. مبارزه ی شخصی.
  12. تغییر برداشتمون در جهت مثبت.
  13. انتخاب ابراز خشممون به روش مناسب. منفعلانه، قاطعانه یا پرخاشگرانه؟

 

جهت یادگیری بیشتر مهارت کنترل خشم، در دوره آنلاین روش های آرامسازی دعوا و بحث شرکت کنید:

دوره آنلاین روش های آرامسازی دعوا و بحث

 

دوستان عزیزم مرا در اینستاگرام فالو کنید تا از مطالب آموزشی مفید در زمینه ی مهارت های ارتباطی، بهره مند شوید. جهت فالو کردن روی لینک زیر بزنید:

اینستاگرام من

برگرفته از:

کتاب نمی گذارم کسی دکمه های اعصابم را فشار دهد

 

دیدگاه‌ها ۵